- طرایف
- چیزهای جالب، شگفت و خوشایند
معنی طرایف - جستجوی لغت در جدول جو
- طرایف
- چیزهای لطیف و خوش
- طرایف ((طَ یِ))
- چیزهای لطیف و خوش و پسندیده، مال های نو، جمع طریفه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنجک فروش، می فروش منسوب به طرایف فروشنده اشیا طرفه و نادر مانند چیزهای زیبا که از چوب و تخته و غیره سازند، فروشنده شراب طرفه و نادر
ظریف ها، نکته سنج ها، خوش طبع ها، کنایه از شیرین گفتارها، لطیفه گوها، کنایه از زیباها، خوشگل ها، خوش هیکل ها، دارای ظرافت ها، جمع واژۀ ظریف
طایفه ها، جماعتی از مردم که آداب و اخلاق یا مذهب آنان یکی است، قوم ها، تیره ها، گروه ها، دسته ها، جمع واژۀ طایفه
چیزهای نو و تازه
بشنج تری شادابی
جمع طریقه، راهها
مونث ظریف جمع ظرایف (ظرائف) و ظریفات
جمع طایفه
طریقه ها، حالت ها، کنایه از راه ها و روش ها، کنایه از سیرت ها، مذهب ها، جمع واژۀ طریقه
غریب، نادر، شگفت، نو، تازه
طواف کننده، شبگرد عسس
مال نو، نادر، شگفت، نوزاد
خیمه چرمین، شرف، مجد
طواف کننده
چادر و خیمۀ چرمی
آن که طرایف سازد
آن که طرایف را حمل کند