جدول جو
جدول جو

معنی طحی - جستجوی لغت در جدول جو

طحی
(طَ)
موضعی است که در شعرملیح هذلی آمده است. (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 31)
لغت نامه دهخدا
طحی
(حَ جَ مَ)
لغتی است در طحو. رجوع به طحو شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طحین
تصویر طحین
آرد، گردی که از کوبیدن یا آسیا کردن غلات یا حبوبات به دست آید مثلاً آرد گندم، آرد جو، آرد برنج، آرد نخود
فرهنگ فارسی عمید
(طَ)
آرد. (منتهی الارب) (آنندراج). دقیق. گندم آس شده
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ظاهری و خارجی و بیرونی. (ناظم الاطباء) ، بی عمق، بیهوده و بی معنی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
منسوب به شطح. مربوط به شطح. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شطح و شطحیات شود
لغت نامه دهخدا
(طَ یَ)
طحیه من السحاب، ابر پاره. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
ظاهری وخارجی و بیرونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شطحی
تصویر شطحی
ژاژیک ژاژی منسوب به شطح مربوط به شطح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طحین
تصویر طحین
آسیاب شده آرد آرد رقیق، گندم آس شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طحین
تصویر طحین
((طَ))
آرد، گندم رقیق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
رویه نگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
سطحيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
Shallow, Skindeep, Superficial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
superficiel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
sığ, yüzeysel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
kifupi, ya uso
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
سطحی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
ตื้น , ผิวเผิน , ผิวเผิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
পৃষ্ঠতল , পৃষ্ঠতল , ঊপরি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
רָדֵוד , שטחי , שטחי
دیکشنری فارسی به عبری
سطحی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
浅い , 表面的な , 表面的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
ondiep, oppervlakkig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
얕은 , 표면적인 , 피상적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
dangkal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
उथला , सतही , ऊपरी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
superficial
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
superficial
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
浅的 , 表面的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
płytki, powierzchowny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
мілкий , поверхневий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
seicht, oberflächlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
мелкий , поверхностный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سطحی
تصویر سطحی
superficiale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی