جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طحین

طحین

طحین
آرد، گردی که از کوبیدن یا آسیا کردن غلات یا حبوبات به دست آید مثلاً آرد گندم، آرد جو، آرد برنج، آرد نخود
طحین
فرهنگ فارسی عمید

طحین

طحین
آرد. (منتهی الارب) (آنندراج). دقیق. گندم ِ آس شده
لغت نامه دهخدا

طنین

طنین
انعکاس صدا، پژواک، خوش آهنگی، صدای ناقوس، زنگ و مانند آنکه در گوش می پیچد، صدای مگس، پشه یا زنبور
طنین
فرهنگ فارسی عمید