مربوط به طبیعت، ذاتی، فطری، در فلسفه کسی که هر چیز را به طبیعت نسبت دهد، هر یک از طبیعیون، معتقد به اصالت ماده، طبایعی، عادی و معمولی مثلاً رفتار طبیعی، منسوخ، از رشته های دورۀ متوسطه در نظام آموزشی قدیم، مقابل مصنوعی، آنچه ساختۀ دست انسان نیست
مربوط به طبیعت، ذاتی، فطری، در فلسفه کسی که هر چیز را به طبیعت نسبت دهد، هر یک از طبیعیون، معتقد به اصالت ماده، طبایعی، عادی و معمولی مثلاً رفتار طبیعی، منسوخ، از رشته های دورۀ متوسطه در نظام آموزشی قدیم، مقابلِ مصنوعی، آنچه ساختۀ دست انسان نیست
قسمتی از جهان که ساختۀ دست بشر نیست مانند گیاهان، جانوران، جنگل، دریا، کوه و بیابان، جهان هستی قضا و قدر، روزگار، فطرت، سرشت، نهاد، برای مثال طبیعت انسان میل به کمال است، هر یک از عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش)، غریزه
قسمتی از جهان که ساختۀ دست بشر نیست مانند گیاهان، جانوران، جنگل، دریا، کوه و بیابان، جهان هستی قضا و قدر، روزگار، فطرت، سرشت، نهاد، برای مِثال طبیعت انسان میل به کمال است، هر یک از عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش)، غریزه