جدول جو
جدول جو

معنی طبیع - جستجوی لغت در جدول جو

طبیع
(طِبْ بی)
میانۀ شکوفۀ نخستین خرمابن و لب آن. (منتهی الارب) (آنندراج). مغز طلع. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
مربوط به طبیعت، ذاتی، فطری، در فلسفه کسی که هر چیز را به طبیعت نسبت دهد، هر یک از طبیعیون، معتقد به اصالت ماده، طبایعی، عادی و معمولی مثلاً رفتار طبیعی، منسوخ، از رشته های دورۀ متوسطه در نظام آموزشی قدیم، مقابل مصنوعی، آنچه ساختۀ دست انسان نیست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
قسمتی از جهان که ساختۀ دست بشر نیست مانند گیاهان، جانوران، جنگل، دریا، کوه و بیابان، جهان هستی
قضا و قدر، روزگار، فطرت، سرشت، نهاد، برای مثال طبیعت انسان میل به کمال است، هر یک از عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش)، غریزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
عملی، سرشتی، خلقی، صناعی، ذاتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعه
تصویر طبیعه
طبعا بطبع: طبیعه بدین کار رغبت دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
سرشت که مردم بر آن آفریده شده اند، نهاد، فطرت، ذات، سلیقه، خلقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
((طَ))
منسوب به طبیعت، فطری، ذاتی، عالم علم طبیعی، کسی که امور جهان را به طبیعت نسبت می دهد و به خدا اعتقادی ندارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
((طَ عَ))
سرشت، خوی، آن بخش از جهان که ساخته دست آدمی نیست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
سرشتین، نیادی، بهنجار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
خیم، سرشت، زیستگاه، کیاناد، نیاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
Nature
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
Natural, Spontaneous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
nature
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
naturel, spontané
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
natural, espontáneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
alami, spontan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
प्रकृति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
प्राकृतिक , स्वाभाविक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
natuur
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
natuurlijk, spontaan
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
naturaleza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
природа
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
natura
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
naturale, spontaneo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
natureza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
natural, espontâneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
natura
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
naturalny, spontaniczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
природний , спонтанний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
Natur
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
natürlich, spontan
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
природа
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
естественный , спонтанный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
자연의 , 자발적인
دیکشنری فارسی به کره ای