جدول جو
جدول جو

معنی طبیعی

طبیعی
مربوط به طبیعت، ذاتی، فطری، در فلسفه کسی که هر چیز را به طبیعت نسبت دهد، هر یک از طبیعیون، معتقد به اصالت ماده، طبایعی، عادی و معمولی مثلاً رفتار طبیعی، منسوخ، از رشته های دورۀ متوسطه در نظام آموزشی قدیم، مقابل مصنوعی، آنچه ساختۀ دست انسان نیست
تصویری از طبیعی
تصویر طبیعی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با طبیعی

طبیعی

طبیعی
منسوب به طبیعت، فطری، ذاتی، عالم علم طبیعی، کسی که امور جهان را به طبیعت نسبت می دهد و به خدا اعتقادی ندارد
طبیعی
فرهنگ فارسی معین