جدول جو
جدول جو

معنی طاطالیس - جستجوی لغت در جدول جو

طاطالیس
تشنج عام
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابالیس
تصویر ابالیس
ابلیس ها، عزازیل ها، شیاطین، جمع واژۀ ابلیس
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ املیس. دشتهای خشک بی گیاه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). صحاری عقیم. (از آنندراج). رجوع به املیس شود
لغت نامه دهخدا
نام هندی زرنب باشد، (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
به یونانی نوره است که بفارسی آهک گویند. (فهرست مخزن الادویه). طیطا
لغت نامه دهخدا
اشترخار، شترخار، خارشتر، مغیلان، خار مغیلان، طرثوث، (از دزی ج 2 ص 66)
لغت نامه دهخدا
تخم جزر بری است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
نام کرسی بخش در ایالت (آلیه) در شهرستان ویشی کنار ببر، از آبراهه های رود لوار، دارای راه آهن و 3158 سکنه
لغت نامه دهخدا
ژاک دوشابان سنیوردو، نام کاپیتان فرانسوی، متولد درحدود سال 1470 و مقتول در جنگ پاوی به سال 1525م
لغت نامه دهخدا
(رَ)
مخفف ارسطاطالیس. صورتی از نام ارسطو دانشمند و حکیم نامی یونان. (از یادداشت مؤلف). رجوع به ارسطو و ارسطاطالیس، و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
اتالیق. حاکم.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ ابلیس
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابالیس
تصویر ابالیس
جمع ابلیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امالیس
تصویر امالیس
جمع املیس، کویرها شوره زارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاقالیس
تصویر قاقالیس
یونانی تازی گشته ک تخم گزر دشتی تخم گز بری که همان تخم شقاقل است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسطاطالیس
تصویر ارسطاطالیس
شاگرد پلاتو: (افلاتون) او را دانش آرای نخست (معلم اول) خوانده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابالیس
تصویر ابالیس
اهریمنان
فرهنگ واژه فارسی سره