جدول جو
جدول جو

معنی ضویحک - جستجوی لغت در جدول جو

ضویحک
(ضُ وَ حِ)
کوهی در پایین فرش. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویحک
تصویر ویحک
در مقام ترحم، مدح و تعجب می گویند، در هنگام تاسف به کار می رود، افسوس بر تو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضواحک
تصویر ضواحک
دندان های بین دندان های نیش و آسیا
فرهنگ فارسی عمید
(ضَ حِ)
جمع واژۀ ضاحکه. چهار دندان که از پس نیش بود. (مهذب الاسماء). دندانها که وقت خندیدن ظاهر شود، یا چهار دندان که میان انیاب و اضراس است. (منتخب اللعات)
لغت نامه دهخدا
(وَ حَ)
مرکّب از: ویح، کلمه ترحم + ’ک’ خطاب، این کلمه بیشتر در مقام ترحم گفته میشود:
گفت ویحک چه کس توانی بود
این چنین خاکسار و خون آلود.
نظامی.
، به معنی ویل نیز آید. ای وای بر تو، و در مقام تعجب نیز آید:
چرا عمر کرکس دوصد سال ویحک
نماند فزونتر ز سالی پرستو.
رودکی.
سی نشد سال عمر تو ویحک
سال زاد تو را شمار نداشت.
مسعودسعد.
بوسه خواهم داد ویحک بند پندآموز را
لاجرم زین بند چنبروار شد بالای من.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
دندانخند چهار دندان پیش جمع ضاحکه دندانهای جلو دهان که هنگام خنده نمایان شود
فرهنگ لغت هوشیار
ویحک در فارسی ریکه ای نیکو ای نیکبخت، ای بدبخت وای برتو کلمه ایست که در مواقع ذیل استعمال شود: الف - در مقام ترحم: (گفت ویحک چه کس توانی بود این چنین خاکسار و خون آلودخ) (هفت پیکر) ب - درهنگام تعجب خوشا بر تو، بمعنی ویل آید افسوس برتو خ. افسوس بر تو، گفت: ویحک خدای بتواند مزد بدهد گناه بستاند. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویحک
تصویر ویحک
((وِ یا وَ حَ))
افسوس بر تو، خوشا بر تو، کلمه ای است که در مقام ترحم گفته می شود
فرهنگ فارسی معین