جدول جو
جدول جو

معنی ضنأک - جستجوی لغت در جدول جو

ضنأک
(ضُ ءَ)
سخت پی با گوشت آمیخته. ضناءک، شترمادۀ بزرگ هیکل. ضنأکه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضنأک
(ضَ ءَ)
ضنأک. سخت پی با گوشت آمیخته. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ضُ ءَ کَ)
تأنیث ضناءک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضِ)
استوارخلقت. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). توانا. قوی (مذکر و مؤنث در وی یکسانست) ، زن گران سرین (اصمعی گوید شتر را نیز گویند). (منتهی الارب). گران کفل. (منتخب اللغات). ضناک. زن پرگوشت. (منتهی الارب) ، درخت بزرگ. (منتهی الارب) (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا
(ضُ)
زکام. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (منتخب اللغات). ضنکه. (منتهی الارب). چایمان. چاییدگی. سرماخوردگی
لغت نامه دهخدا
(ضَ / ضِ)
زن پرگوشت. زن درشت. (منتهی الارب). زن آگنده گوشت. (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضناک
تصویر ضناک
چایمان سخت نیرومند، درخت انبوه
فرهنگ لغت هوشیار