ابن عمرو غفاری. از یاران ابوسفیان است. صاحب کتاب حبیب السیر در سبب غزوۀ بدر گوید: هنگامی که ابوسفیان با قریشیان و اموال فراوان از شام بازگشته متوجه مکۀ مکرمه بودند، حضرت رسول با سیصدوپنج نفر از اصحاب که از آن جمله هشتاد کس از مهاجر و باقی از انصار بودند و هفتاد شتر و دو یا سه اسب و شش زره و هشت شمشیر داشتندبعزیمت گرفتن سر راه کاروان در دوازدهم یا ششم یا سیم ماه مبارک رمضان از مدینۀ طیبه روان شدند. ابوسفیان از این واقعه آگاهی یافته ضمضم غفاری را روانه کرد تا از قریش استمداد کند. چون ضمضم به حریم رسید و پیغام ابوسفیان به قوم رسانید اکثر اکابر و اصاغر قریش تهیۀ اسباب سفر کرده نهصدوپنجاه نفر از مشرکان متوجه حرب پیغمبر گشتند و در میان ایشان هفتصد شتر و صد سر اسب بود و مجموع سواران و بعضی از پیادگان زره داشتند... صاحب امتاع الاسماع گوید: ’... فادرکهم (ای ادرک عیر قریش) رجل ٌ من جذام بالزرقاء من ناحیه معان و هم منحدرون الی مکه. فاخبرهم ان محمداً صلی الله علیه و سلم قد کان عرض لعیرهم فی بدأتهم و انه ترکه مقیماً ینتظر رجعتهم و قد حالف علیهم اهل الطریق و وادعهم. فخرجوا خائفین الرصد و بعثوا ضمضم بن عمرو حین فصلوا من الشام و کانوا قد مروا به و هو بالساحل معه بکران فاستأجروه بعشرین مثقالاً و امره ابوسفیان صخربن حرب بن امیه ان یخبر قریشاً ان محمداً قد عرض لعیرهم و امره ان یجدع بعیره اذا دخل مکه و یحول رحله و یشق قمیصه من قبله و دبره و یصیح: الغوث الغوث، و یقال بعثوه من تبوک. و کان فی العیر ثلاثون رجلاً من قریش فیهم عمرو بن العاص و مخرمه بن نوفل فلم یرع اهل مکه الا و ضمضم یقول: یا معشر قریش، یا آل لوی بن غالب اللطیمه، قد عرض لها محمد فی اصحابه، الغوث الغوث !و الله ما اری ان تدرکوها. و قد جدّع اذنی بعیره، و شق قمیصه، و حول رحله، فلم تملک قریش من امرها شیئاً حتی نفروا علی الصّعب و الزلول، و تجهزوا فی ثلاثه ایام، و یقال فی یومین، و اعان قویهم ضعیفهم...’. آنگاه درباره خواب دیدن عاتکه و ضمضم آرد: ’... و رأی ضمضم بن عمرو ان وادی مکه یسیل دماً من اسفله و اعلاه ورأت عاتکه بنت عبدالمطلب رؤیاها التی ذکرت فی ترجمتها...’. رجوع به امتاع الاسماع ص 66، 68 و 69 شود
ابن عمرو غفاری. از یاران ابوسفیان است. صاحب کتاب حبیب السیر در سبب غزوۀ بدر گوید: هنگامی که ابوسفیان با قریشیان و اموال فراوان از شام بازگشته متوجه مکۀ مکرمه بودند، حضرت رسول با سیصدوپنج نفر از اصحاب که از آن جمله هشتاد کس از مهاجر و باقی از انصار بودند و هفتاد شتر و دو یا سه اسب و شش زره و هشت شمشیر داشتندبعزیمت گرفتن سر راه کاروان در دوازدهم یا ششم یا سیُم ماه مبارک رمضان از مدینۀ طیبه روان شدند. ابوسفیان از این واقعه آگاهی یافته ضمضم غفاری را روانه کرد تا از قریش استمداد کند. چون ضمضم به حریم رسید و پیغام ابوسفیان به قوم رسانید اکثر اکابر و اصاغر قریش تهیۀ اسباب سفر کرده نهصدوپنجاه نفر از مشرکان متوجه حرب پیغمبر گشتند و در میان ایشان هفتصد شتر و صد سر اسب بود و مجموع سواران و بعضی از پیادگان زره داشتند... صاحب امتاع الاسماع گوید: ’... فادرکهم (ای ادرک عیر قریش) رجل ٌ من جذام بالزرقاء من ناحیه معان و هم منحدرون الی مکه. فاخبرهم ان محمداً صلی الله علیه و سلم قد کان عرض لعیرهم فی بدأتهم و انه ترکه مقیماً ینتظر رجعتهم و قد حالف علیهم اهل الطریق و وادعهم. فخرجوا خائفین الرصد و بعثوا ضمضم بن عمرو حین فصلوا من الشام و کانوا قد مروا به و هو بالساحل معه بکران فاستأجروه بعشرین مثقالاً و امره ابوسفیان صخربن حرب بن امیه ان یخبر قریشاً ان محمداً قد عرض لعیرهم و امره ان یجدع بعیره اذا دخل مکه و یحول رحله و یشق قمیصه من قبله و دبره و یصیح: الغوث الغوث، و یقال بعثوه من تبوک. و کان فی العیر ثلاثون رجلاً من قریش فیهم عمرو بن العاص و مخرمه بن نوفل فلم یرع اهل مکه الا و ضمضم یقول: یا معشر قریش، یا آل لوی بن غالب اللطیمه، قد عرض لها محمد فی اصحابه، الغوث الغوث !و الله ما اری ان تدرکوها. و قد جدّع اذنی بعیره، و شق قمیصه، و حول رحله، فلم تملک قریش من امرها شیئاً حتی نفروا علی الصّعب و الزلول، و تجهزوا فی ثلاثه ایام، و یقال فی یومین، و اعان قویهم ضعیفهم...’. آنگاه درباره خواب دیدن عاتکه و ضمضم آرد: ’... و رأی ضمضم بن عمرو ان وادی مکه یسیل دماً من اسفله و اعلاه ورأت عاتکه بنت عبدالمطلب رؤیاها التی ذکرت فی ترجمتها...’. رجوع به امتاع الاسماع ص 66، 68 و 69 شود
ابن اسماعیل المصری، ابواسماعیل. تابعی است. (عیون الاخبار ج 3 ص 304). اصطلاح تابعی در تاریخ اسلام به فردی گفته می شود که حلقه ارتباطی میان صحابه و مسلمانان قرون بعدی است. آنان با اخلاق، علم و زهد خود، جایگاه خاصی در جامعه اسلامی پیدا کردند و آموزه های پیامبر را با دقت از صحابه اخذ و به نسل های بعد منتقل نمودند. این مفهوم در علم رجال و حدیث نقش تعیین کننده ای دارد. ابن ثعلبه. وافد سعد بن بکر. (امتاع الاسماع ص 495)
ابن اسماعیل المصری، ابواسماعیل. تابعی است. (عیون الاخبار ج 3 ص 304). اصطلاح تابعی در تاریخ اسلام به فردی گفته می شود که حلقه ارتباطی میان صحابه و مسلمانان قرون بعدی است. آنان با اخلاق، علم و زهد خود، جایگاه خاصی در جامعه اسلامی پیدا کردند و آموزه های پیامبر را با دقت از صحابه اخذ و به نسل های بعد منتقل نمودند. این مفهوم در علم رجال و حدیث نقش تعیین کننده ای دارد. ابن ثعلبه. وافد سعد بن بکر. (امتاع الاسماع ص 495)
ابن جوس. تابعی است. (منتهی الارب). در تاریخ اسلام، تابعی به کسی گفته می شود که از نسل دوم مسلمانان بوده و صحابی پیامبر اسلام را درک کرده ولی خود مستقیماً پیامبر را ندیده است. تابعین با آنکه پیامبر را ندیدند، اما با صحابه ارتباط مستقیم داشته و از آن ها علم، حدیث، و سنت را فراگرفتند. این افراد نقش بسیار مهمی در انتقال میراث دینی و فرهنگی اسلام به نسل های بعد داشتند و بسیاری از بزرگان فقه، تفسیر و حدیث از میان تابعین برخاسته اند.
ابن جوس. تابعی است. (منتهی الارب). در تاریخ اسلام، تابعی به کسی گفته می شود که از نسل دوم مسلمانان بوده و صحابی پیامبر اسلام را درک کرده ولی خود مستقیماً پیامبر را ندیده است. تابعین با آنکه پیامبر را ندیدند، اما با صحابه ارتباط مستقیم داشته و از آن ها علم، حدیث، و سنت را فراگرفتند. این افراد نقش بسیار مهمی در انتقال میراث دینی و فرهنگی اسلام به نسل های بعد داشتند و بسیاری از بزرگان فقه، تفسیر و حدیث از میان تابعین برخاسته اند.
ابن قتاده. صحابی است (منتهی الارب). صحابی در اصطلاح اسلامی به شخصی گفته می شود که پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را دیده، با او معاشرت داشته، ایمان آورده و در همان حالت مسلمانی از دنیا رفته باشد. این عنوان افتخاری نشان دهنده جایگاه خاص این افراد در تاریخ اسلام است. صحابه نه تنها در ثبت سنت و احکام دینی نقش داشتند، بلکه در سیاست، قضاوت و گسترش اسلام نیز اثرگذار بودند.
ابن قتاده. صحابی است (منتهی الارب). صحابی در اصطلاح اسلامی به شخصی گفته می شود که پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را دیده، با او معاشرت داشته، ایمان آورده و در همان حالت مسلمانی از دنیا رفته باشد. این عنوان افتخاری نشان دهنده جایگاه خاص این افراد در تاریخ اسلام است. صحابه نه تنها در ثبت سنت و احکام دینی نقش داشتند، بلکه در سیاست، قضاوت و گسترش اسلام نیز اثرگذار بودند.
ابن حارث. صحابی است (منتهی الارب). در منابع حدیثی و تاریخی، صحابی عنوانی است که به کسی داده می شود که در زمان حیات پیامبر اسلام (ص) با او دیدار داشته، به دین اسلام گرویده و مسلمان از دنیا رفته باشد. این افراد از مهم ترین پایه های انتقال آموزه های نبوی به نسل های بعد هستند. تحلیل شخصیت و عملکرد صحابه یکی از موضوعات اصلی در علم رجال، تاریخ اسلام و فقه است. ابوالحصین المرّی. مردی از عرب که در یوم المریقب به دست عنتره الفوارس کشته شد. (عقد الفرید ج 6 ص 19 و 20 و 25)
ابن حارث. صحابی است (منتهی الارب). در منابع حدیثی و تاریخی، صحابی عنوانی است که به کسی داده می شود که در زمان حیات پیامبر اسلام (ص) با او دیدار داشته، به دین اسلام گرویده و مسلمان از دنیا رفته باشد. این افراد از مهم ترین پایه های انتقال آموزه های نبوی به نسل های بعد هستند. تحلیل شخصیت و عملکرد صحابه یکی از موضوعات اصلی در علم رجال، تاریخ اسلام و فقه است. ابوالحصین المرّی. مردی از عرب که در یوم المریقب به دست عنتره الفوارس کشته شد. (عقد الفرید ج 6 ص 19 و 20 و 25)
صاحب الاصابه و هم مؤلف استیعاب و دیگر علمای رجال آورده اند که رسول صلوات الله علیه فرمود: الا تحبّون ان تکونوا کابی ضمضم. قالوا یا رسول الله و من ابوضمضم قال ان ّ اباضمضم کان اذا اصبح قال اللهم ّ انّی قد تصدّقت بعرضی علی من ظلمنی. و در این حدیث ارشاد است در تحمل و بردباری در مقابل بدزبانی و دشنام سفهاء قوم
صاحب الاصابه و هم مؤلف استیعاب و دیگر علمای رجال آورده اند که رسول صلوات الله علیه فرمود: الا تحبّون ان تکونوا کابی ضمضم. قالوا یا رسول الله و من ابوضمضم قال ان ّ اباضمضم کان اذا اصبح قال اللهم ّ انّی قد تصدّقت بعرضی علی من ظلمنی. و در این حدیث ارشاد است در تحمل و بردباری در مقابل بدزبانی و دشنام سفهاء قوم