جدول جو
جدول جو

معنی ضغضغه - جستجوی لغت در جدول جو

ضغضغه
(حَ حَ بَ)
خائیدن مردم بی دندان چیزی را. (منتهی الارب). خائیدن آنکه دندان ندارد، خوب نخائیدن گوشت را. (منتهی الارب) ، سخن آمیخته و ناپیدا گفتن، حکایت آواز خوردن گرگ گوشت را، زیادت در سخن و کثرت آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ضَ غَ)
مرغزار تر و تازه. (منتهی الارب). مرغزار. (مهذب الاسماء) ، خمیر تنک، گروه مردم مختلط از هر صنف، نان برنج تنک، زندگانی خوش با فراخی و خصب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا