- ضعفا
- ضعیف ها، سست ها، ناتوان ها، فقیرها، بنده ها، جمع واژۀ ضعیف
معنی ضعفا - جستجوی لغت در جدول جو
- ضعفا
- جمع ضعیف (آسیب و ستم او بر ضعفا رسید)، جمع ضعیف، ناتوانان خشینگان سست ناتوان بی بنیه مقابل قوی، درمانده عاجز، بیمار علیل، مغلوب هوی و هوس، نزد امامیه روایتی که راویان آن سلسله جامع هیچیک از شرایط اقسام سه گانه (صحح احسن موثق) نباشد، جمع ضعاف ضعفا. یا این ضعیف. این بنده (نویسنده از خود چنین تعبیر آورد)، سست ناتوان بی بنیه مقابل قوی، نزد امامیه روایتی که راویان آن سلسله جامع هیچیک از شرایط اقسام سه گانه (صحح احسن موثق) نباشد، جمع ضعاف ضعفا. یا این ضعیف. این بنده (نویسنده از خود چنین تعبیر آورد)
- ضعفا ((ضُ عَ))
- جمع ضعیف
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سست و ناتوان
ضعیف ها، سست ها، ناتوان ها، فقیرها، بنده ها، جمع واژۀ ضعیف
جمع ضعوف، ناتوانان بز دلی، کم هوشی
جمع ضعیف
جمع ضعیف العقل: یا خواسته است که ضعقاء العقول و محدثان این علم را بدین سوال بیازماید
سستی، ناتوانی
سست شدن، ناتوان شدن، سستی، ناتوانی
ضعف اعصاب: وضع غیر عادی اعصاب که سبب خستگی و فرسودگی و بی حالی و تحریک پذیری می شود، بیماری عصبی، نوراستنی
ضعف تالیف: در علوم ادبی پس و پیش بودن و تلفیق کلمات برخلاف دستور زبان
ضعف اعصاب: وضع غیر عادی اعصاب که سبب خستگی و فرسودگی و بی حالی و تحریک پذیری می شود، بیماری عصبی، نوراستنی
ضعف تالیف: در علوم ادبی پس و پیش بودن و تلفیق کلمات برخلاف دستور زبان
دو چندان، دو برابر، دو برابر چیزی یا بیشتر
سستی، ناتوانی، خلاف قوت
کره خر
Debility, Faintness, Fragility, Frailness, Tenuousness, Weakness
слабость , хрупкость , слабость
Schwäche, Zerbrechlichkeit
слабкість , крихкість , слабкість
słabość, kruchość
debilidade, fraqueza, fragilidade, tenuidade
debolezza, fragilità
debilidad, fragilidad, tenuidad
faiblesse, fragilité, ténuité
zwakte, breekbaarheid
दुर्बलता , दुर्बलता , नाजुकता , कमजोरी
kelemahan, kerapuhan
وهنٌ , ضعفٌ , هشاشةٌ
약함 , 약함 , 취약성 , 허약함 , 약점
חולשה , שבריריות , חוֹלשָׁה , חוּלְשָׁה
虚弱 , 微弱 , 脆弱 , 弱点
弱さ , 微弱 , 脆弱 , 脆弱性
zayıflık, kırılganlık
udhaifu
ความอ่อนแอ , ความอ่อนแอ , ความเปราะบาง , ความเปราะบาง , ความอ่อนแอ