جدول جو
جدول جو

معنی ضرباهنگ - جستجوی لغت در جدول جو

ضرباهنگ
ریتم (Rhythm) یا ضرباهنگ در سینما به توالی زمانی و ساختاری فیلم اشاره دارد که بر تجربه بیننده تأثیر می گذارد. این مفهوم نه تنها به سرعت و جریان فیلم بلکه به نحوه ترکیب و ترتیب صحنه ها، صداها، و حرکات دوربین نیز مربوط می شود.
عناصر تشکیل دهنده ریتم در سینما
1. تدوین (Editing) :
- سرعت تدوین : تعداد برش ها و تغییرات در واحد زمان می تواند ریتم فیلم را تعیین کند. تدوین سریع می تواند حس هیجان و تنش ایجاد کند، در حالی که تدوین آهسته می تواند حس آرامش یا تأمل را منتقل کند.
- توالی صحنه ها : ترتیب و توالی صحنه ها می تواند به ایجاد ریتم کمک کند. ترتیب منطقی و منسجم صحنه ها می تواند جریان داستان را تقویت کند.
2. موسیقی و صدا (Sound and Music) :
- موسیقی پس زمینه : موسیقی می تواند ریتم فیلم را تحت تأثیر قرار دهد. موسیقی با ضرب آهنگ سریع می تواند حس هیجان را تقویت کند، در حالی که موسیقی آرام می تواند حس ملایم تری ایجاد کند.
- افکت های صوتی : صداهای محیطی و افکت های صوتی می توانند به تقویت ریتم فیلم کمک کنند.
3. حرکت دوربین (Camera Movement) :
- پان و تیلت : حرکت های نرم و آهسته دوربین می تواند حس آرامش و ثبات را القا کند، در حالی که حرکت های سریع و ناگهانی می تواند حس اضطراب و هیجان را ایجاد کند.
- دالی و زوم : استفاده از دالی (حرکت افقی دوربین) و زوم (تغییر فاصله کانونی) می تواند بر ریتم فیلم تأثیر بگذارد.
4. بازیگری و عملکرد (Acting and Performance) :
- سرعت و تن صدای دیالوگ ها : نحوه ادای دیالوگ ها و تغییرات در تن صدا می تواند بر ریتم فیلم تأثیرگذار باشد.
- حالات و حرکات بدنی : حرکات بدنی بازیگران می تواند به تقویت ریتم فیلم کمک کند.
کاربردهای ریتم در سینما
1. ایجاد هیجان و تنش :
- در صحنه های اکشن و مهیج، تدوین سریع و موسیقی تند می تواند حس هیجان و تنش را افزایش دهد.
2. ایجاد حس آرامش :
- در صحنه های آرام و احساسی، استفاده از تدوین آهسته و موسیقی ملایم می تواند حس آرامش و تأمل را منتقل کند.
3. تعیین تمپو و سرعت روایت :
- ریتم می تواند به تعیین سرعت کلی روایت فیلم کمک کند و تجربه بیننده از جریان داستان را شکل دهد.
مثال های عملی:
- فیلم های اکشن : فیلم های مانند `مد مکس: جاده خشم` از تدوین سریع، موسیقی پر تنش و حرکات سریع دوربین برای ایجاد ریتم پر هیجان استفاده می کنند.
- فیلم های درام : فیلم های درام مانند `درخت زندگی` از تدوین آهسته، موسیقی آرام و حرکات نرم دوربین برای ایجاد ریتمی ملایم و احساسی بهره می برند.
ریتم در سینما یکی از ابزارهای اساسی است که به کارگردانان و تدوین گران کمک می کند تا تجربه بیننده را هدایت کرده و احساسات و واکنش های مختلفی را ایجاد کنند.
تصویری از ضرباهنگ
تصویر ضرباهنگ
فرهنگ اصطلاحات سینمایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرداهنگ
تصویر مرداهنگ
مردارسنگ، جسمی سرخ یا زرد رنگ که بیشتر از سرب و قلع گرفته می شود و برای ساختن مرهم به کار می رود، اکسید دو پلمب، لیتارژ جوهر سرب، مرتک، سنگ مردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباهنگ
تصویر شباهنگ
(دخترانه)
بلبل، ستاره کاروان کش، مرغ سحر، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پربانگ
تصویر پربانگ
پر غوغا پر آواز پر سر و صدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شباهنگ
تصویر شباهنگ
قصد کننده بوقت شب، شبانگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراهنگ
تصویر سراهنگ
پیشرو قافله، پیشرو قوم، پیشرو لشکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباهنگ
تصویر شباهنگ
بلبل، پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری، هزارآوا، زندلاف، زندوان، صبح خوٰان، مرغ سحر، هزاران، مرغ خوش خوٰان، زندباف، هزار، هزاردستان، عندلیب، شب خوٰان، بوبردک، زندواف، مرغ چمن، فتّال، بوبرد
در علم نجوم ستارۀ قدر اول از صورت کلب اکبر که روشن ترین ستاره ها است و در شب های تابستان نمایان می شود، تشتر، تیشتر، ستارۀ صبح، ستارۀ سحر، ستارۀ سحری، کاروان کش، قدر اوّل، شعرا، شعریٰ، شعرای یمانی، عبور، برای مثال چو یک بهره از تیره شب درگذشت / شباهنگ بر چرخ گردان بگشت (فردوسی - ۲/۱۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضربان
تصویر ضربان
تپش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضربان
تصویر ضربان
ضربه های متوالی با فواصل زمانی یکسان
ضربان قلب: در علم زیست شناسی زدن قلب، تپیدن دل، تپش قلب
فرهنگ فارسی عمید
تپیدن تپش، ریمناکی زخم، جدایی انداختن، بد دل شدن، ترسیدن، شتاب کردن، رفتن، خوابانیدن، ماندگاری زدن (مطلق)، زدن قلب تپیدن دل، تپش دل جنبش شریان، دردیست که در آن جستن رگهای جهنده بیشتر شود. یا ضربان قلب. تپیدن دل زدن قلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضربان
تصویر ضربان
((ضَ رَ))
زدن (مطلق)، زدن قلب، جهش، تپش قلب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضربان
تصویر ضربان
Pulsation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การเต้นของชีพจร
دیکشنری فارسی به تایلندی
স্পন্দন
دیکشنری فارسی به بنگالی