جدول جو
جدول جو

معنی ضراط - جستجوی لغت در جدول جو

ضراط
رها کردن باد صدادار از مقعد، ضرطه
تصویری از ضراط
تصویر ضراط
فرهنگ فارسی عمید
ضراط
تیز گوز باد شکم تیز دهنده گوز دهنده گوزو
تصویری از ضراط
تصویر ضراط
فرهنگ لغت هوشیار
ضراط
((ضُ))
تیز دادن، گوزیدن
تصویری از ضراط
تصویر ضراط
فرهنگ فارسی معین
ضراط
تیز دهنده
تصویری از ضراط
تصویر ضراط
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اضراط
تصویر اضراط
گوزیدن، سبک شمردن خوار داشت، شیشکی بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صراط
تصویر صراط
چینواد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زراط
تصویر زراط
راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراط
تصویر خراط
آنکه چوب تراشد و برابر سازد، تراشنده چوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراط
تصویر سراط
پارسی تازی گشته سرتک راه راه روشن شمشیر بران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صراط
تصویر صراط
راه راست، طریق، صراط مستقیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرار
تصویر ضرار
ضرر زدن، زیان رساندن، گزند رساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرام
تصویر ضرام
هیزم نازک، ریزه، سست و نرم که با آن آتش روشن می کنند، هیزم افروخته
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، توقّد، گر زدن، التهاب، تلهّب، اشتعال، گر کشیدن، اضطرام، شعله زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
با کسی شمشیر زدن، نبرد کردن، با هم زد و خورد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
بسیار زننده،، سخت زننده،، کسی که سکه ضرب می کند، زرگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضروط
تصویر ضروط
تیز دهنده گوز زن: مرد تندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضباط
تصویر ضباط
ضبط کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرام
تصویر ضرام
آتش گیری افروزش، فروزینه ریزه چوب، زبانه آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضراس
تصویر ضراس
دندان درد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرار
تصویر ضرار
زیان رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضراح
تصویر ضراح
لگد زدن حیوانات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
نبرد و ستیز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سختی گزند نهان شدن، درختان انبوه، زمین نشیب نهان شدن پنهان گشتن، گزند آسیب، سختی بد حالی بد بختی تنگدستی مقابل سرا، رنجوری، قحط
فرهنگ لغت هوشیار
قیراط بنگرید به قیراط (تک قرط افرازه ها) (افرازه شعله) چراغ، افرازه چراغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وراط
تصویر وراط
فریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراط
تصویر خراط
((خَ رّ))
چوب تراش، کسی که با دستگاه چوب تراشی اشیاء چوبی درست می کند، خراد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صراط
تصویر صراط
((ص))
راه، طریق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضرار
تصویر ضرار
((ض))
زیان رسانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
((ضَ رّ))
بسیار زننده، کسی که سکه می زند، نوازنده، سخن چین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
((ض ِ))
با کسی شمشیر زدن، مضاربه کردن، برجهیدن گشن بر ماده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضراء
تصویر ضراء
((ضَ))
نهان شدن، پنهان گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضراء
تصویر ضراء
((ضَ رّ))
دشواری، تنگ دستی، گزند، آسیب، رنجوری، قحط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضباط
تصویر ضباط
((ضَ بّ))
ضبط کننده، بایگان
فرهنگ فارسی معین
کسی که با دستگاه خراطی چوب را می تراشد و اشیای چوبی تزئینی درست می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صراط
تصویر صراط
راه، طریق
صراط مستقیم: راه راست، برای مثال ای که در دنیا نرفتی بر صراط مستقیم / در قیامت بر صراطت جای تشویش است و بیم (سعدی۲ - ۵۱۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراط
تصویر قراط
چراغ، شعلۀ چراغ
فرهنگ فارسی عمید