گرفتن و نگه داشتن، حفظ کردن، محکم کردن، نگه داری، بایگانی، تصرف کردن ضبط صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار می کند و به وسیلۀ آن اصوات را بر روی نوار ضبط می کنند ضبط کردن: تصرف کردن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، حفظ کردن در ذهن ضبط و ربط: انتظام، آراستگی، نظم و ترتیب، یادداشت کردن
گرفتن و نگه داشتن، حفظ کردن، محکم کردن، نگه داری، بایگانی، تصرف کردن ضَبط صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار می کند و به وسیلۀ آن اصوات را بر روی نوار ضبط می کنند ضَبط کردن: تصرف کردن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، حفظ کردن در ذهن ضَبط و ربط: انتظام، آراستگی، نظم و ترتیب، یادداشت کردن
کرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گلغر، پت، تبت، بزشم، بزوشم، بزوش، تفتیک
کُرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گُلغَر، پَت، تِبِت، بُزَشم، بُزوَشم، بُزوَش، تَفتیک
ض حرف هیجدهم از الفبای فارسی و حرف پانزدهم از الفبای عربی و یکی از حروف صامت. عدد آن در حساب جمل 800 است. نام آن ضاد ضاد منقوطه و ضاد معجمه است. این حرف در لغات فارسی نیست و در عربی با گذاشتن پهلوی راست زبان به کناره داخلی دندانهای آسیا و دمیدن نفس تلفظ شود ولی در فارسی مانند ز تلفظ گردد و آن را به صورتهای ذیل نویسند: ض ض مانند: قرض بعض ضابطه مضبوط
ض حرف هیجدهم از الفبای فارسی و حرف پانزدهم از الفبای عربی و یکی از حروف صامت. عدد آن در حساب جمل 800 است. نام آن ضاد ضاد منقوطه و ضاد معجمه است. این حرف در لغات فارسی نیست و در عربی با گذاشتن پهلوی راست زبان به کناره داخلی دندانهای آسیا و دمیدن نفس تلفظ شود ولی در فارسی مانند ز تلفظ گردد و آن را به صورتهای ذیل نویسند: ض ض مانند: قرض بعض ضابطه مضبوط
پشم پشم گوسفند پشم شتر نمت نمد، خوی گیر زین، پشم نشسته پشم پشم به هم چسبیده پشم گوسفند و شتر: وین عمارت کردن گور و لحد نی بسنگ است و بچوب ونی لبد. (مثنوی نیک. 130: 3) نمد نمط: مور اسود بر سر لبد سیاه مور پنهان دانه پیدا پیش راه (مثنوی لغ)، نمدزین
پشم پشم گوسفند پشم شتر نمت نمد، خوی گیر زین، پشم نشسته پشم پشم به هم چسبیده پشم گوسفند و شتر: وین عمارت کردن گور و لحد نی بسنگ است و بچوب ونی لبد. (مثنوی نیک. 130: 3) نمد نمط: مور اسود بر سر لبد سیاه مور پنهان دانه پیدا پیش راه (مثنوی لغ)، نمدزین