جدول جو
جدول جو

معنی ضاغن - جستجوی لغت در جدول جو

ضاغن
(غِ)
فرس ضاغن، اسب کاهل. اسبی که تا نزنی نیکو نرود. (منتخب اللغات) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تضاغن
تصویر تضاغن
با هم کینه ورزیدن، کینۀ یکدیگر را در دل گرفتن، کینه جویی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
عهده دار غرامت، کفیل، ملتزم،
در علم حقوق کسی که می پذیرد بدهکار یا گناهکار را در موقع معیّن به دادگاه تحویل دهد،
نوعی وسیلۀ دکمه مانند در برخی وسایل، به ویژه در نوعی چاقو
ضامن آهو: لقب امام رضا (ع)
ضامن درک: در علم حقوق کسی که بپذیرد که هرگاه عیب و نقص یا ایرادی در کالای فروخته شده پیدا شد از عهدۀ خسارت خریدار برآید
فرهنگ فارسی عمید
نام آبادیی در خراسان قدیم در حدود سبزوار نزدیک دلقند. در تاریخ بیهق نام آن بدینسان آمده است: مولد او (مؤدب بیهقی) دیه باغن بوده است و دلقند. (تاریخ بیهق چ بهمنیار ص 201). الشیخ ابوبکر الربیع... ازدیه باغن و دلقند بوده است. (همان کتاب ص 215)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
آروغ:
از فرط عطای او زند آز
پیوسته ز امتلاءزاغن.
ابوسلیک گرگانی. (از سعید نفیسی در آثار و احوال رودکی ج 3 ص 1139)
لغت نامه دهخدا
بر یکدیگر کین گرفتن. (زوزنی). با هم کینه ورزیدن و پنهان داشتن کینه را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تضاغن
تصویر تضاغن
با هم کینه ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضاغط
تصویر ضاغط
افشرنده، نگاهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
پذیرفتار، کفیل، عهده دار غرامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
((مِ))
کفیل، ضمانت کننده، به عهده گیرنده غرامت، نوعی وسیله دگمه مانند در بعضی ابزارها به ویژه چاقو، آهو لقب امام رضا (ع)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضاغط
تصویر ضاغط
((غِ))
افشرنده، فشارنده، دردی است که صاحبش پندارد که عضو دردمند را می فشرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
پایندان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
الضّامن
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
Assuror, Guarantor, Warrantor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
assureur, garant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
mdhamini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
ضامن , ضمانت دہندہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
ผู้ค้ำประกัน , ผู้ค้ำประกัน , ผู้รับประกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
গ্যারান্টার , জামিনদার , জামিনদার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
担保人 , 保证人 , 担保人
دیکشنری فارسی به چینی
ضامن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
保証人
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
गारंटर , गारंटर , गारंटी देने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
ערב , ערב , עָרֵב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
보증인 , 보증인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
penjamin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
borg, garant, borgsteller
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
garante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
segurador, fiador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
gwarant, poręczyciel
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
гарант , гарантій , поручитель
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
Versicherer, Bürge, Garant
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
гарант , поручитель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
asegurador, garante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی