جدول جو
جدول جو

معنی ضئط - جستجوی لغت در جدول جو

ضئط(ضَ ءِ)
آنکه در رفتن هر دو دوش و بازوان را بجنباند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضبط
تصویر ضبط
گرفتن و نگه داشتن، حفظ کردن، محکم کردن، نگه داری، بایگانی، تصرف کردن
ضبط صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار می کند و به وسیلۀ آن اصوات را بر روی نوار ضبط می کنند
ضبط کردن: تصرف کردن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، حفظ کردن در ذهن
ضبط و ربط: انتظام، آراستگی، نظم و ترتیب، یادداشت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضغط
تصویر ضغط
فشردن، فشار دادن، در هم فشردن، کوفتن، تنگ کردن، تنگ گرفتن بر کسی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ سْ)
ثئط لحم، بدبو گردیدن گوشت، زکام زده شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضفط
تصویر ضفط
بستن، سوار شدن، نگذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضغط
تصویر ضغط
فشردن، افشردن، تنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
نگاهداشتن چیزی را بهوش، تصرف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضئب
تصویر ضئب
سگ دریایی، دانه مروارید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرط
تصویر ضرط
تیز دادن گوز دادن تیز دادن گوز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضغط
تصویر ضغط
((ضَ))
فشار دادن، تنگ کردن، کوفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضرط
تصویر ضرط
((ضَ))
گوز دادن، تیز دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
((ضَ))
حفظ کردن، نگاه داشتن، گرفتن، در تصرف آوردن، نگاه داری، حفظ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
بایگانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
تسجيلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
Impoundment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
saisie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
押収
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
el koyma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
ضبطگی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
kutaifisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
การอายัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
বাজেয়াপ্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
הַחרָמָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
扣押
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
confiscación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
압류
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
penyitaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
जब्ती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
inbeslagneming
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
confisca
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
konfiskata
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
конфіскація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
Beschlagnahme
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
арест
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ضبط
تصویر ضبط
apreensão
دیکشنری فارسی به پرتغالی