جدول جو
جدول جو

معنی صیب - جستجوی لغت در جدول جو

صیب
(صَیْ یِ)
باران. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). باران پیاپی. (ترجمان علامۀ جرجانی) ، ابر باران. (منتهی الارب) : او کصیب من السماء فیه ظلمات و رعد و برق. (قرآن 19/2)
لغت نامه دهخدا
صیب
(ثَ)
رسیدن کسی یا چیزی را. (منتهی الارب). رسیدن به چیزی. (تاج المصادر بیهقی) (دهار)
لغت نامه دهخدا
صیب
(صُ یُ)
جمع واژۀ صوب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صیب
رسیدن به چیزی
تصویری از صیب
تصویر صیب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صایب
تصویر صایب
(پسرانه)
صائب، راست و درست، رسا، رساننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طیب
تصویر طیب
(پسرانه)
پاک، مطهر، پاکیزه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جیب
تصویر جیب
جرثقیل های کوچک فیلمبرداری، که به نام های مختلفی مانند جرثقیل دوربین، مینی کرین (Mini Crane) یا جیب (jib) نیز شناخته می شوند، ابزارهای مهم و پرکاربرد در صنعت فیلمبرداری هستند. این تجهیزات به فیلمسازان امکان می دهند تا حرکات دوربین روان و پویا را به راحتی ایجاد کنند و شات های دینامیک و جذابی را ضبط کنند.
ویژگی های جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. قابل حمل بودن : این جرثقیل ها به دلیل اندازه کوچک و وزن سبک، به راحتی قابل حمل و نقل هستند. این ویژگی به فیلمبرداران اجازه می دهد تا آن ها را به مکان های مختلف ببرند و در شرایط مختلف استفاده کنند.
2. بازوی تلسکوپی : بسیاری از این جرثقیل ها دارای بازوی تلسکوپی هستند که می توانند به طول های مختلف تنظیم شوند. این قابلیت به فیلمبرداران اجازه می دهد تا دوربین را در زوایای مختلف و ارتفاعات متنوع قرار دهند.
3. سهولت در نصب و استفاده : جرثقیل های کوچک فیلمبرداری معمولاً به سرعت و به راحتی نصب می شوند. این ویژگی باعث می شود که فیلمبرداران بتوانند زمان بیشتری را به فیلمبرداری اختصاص دهند و کمتر وقت خود را صرف نصب تجهیزات کنند.
4. حرکات نرم و مداوم : این جرثقیل ها به گونه ای طراحی شده اند که حرکات نرم و مداومی را ایجاد کنند، که این امر برای گرفتن شات های سینمایی و بدون لرزش بسیار مهم است.
5. کنترل دستی و موتوری : برخی از مدل های پیشرفته تر دارای سیستم های کنترلی موتوری هستند که به فیلمبرداران امکان می دهد تا حرکات دوربین را با دقت بیشتری کنترل کنند.
کاربردهای جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. فیلم های کوتاه و مستقل : در فیلم های کوتاه و مستقل، که بودجه و منابع ممکن است محدود باشند، جرثقیل های کوچک فیلمبرداری ابزار مناسبی برای ایجاد شات های حرفه ای و جذاب هستند.
2. موزیک ویدئوها : این جرثقیل ها برای ایجاد حرکات دوربین خلاقانه و پویا در موزیک ویدئوها بسیار مفید هستند.
3. تبلیغات و برنامه های تلویزیونی : در تبلیغات و برنامه های تلویزیونی که نیاز به تغییر سریع صحنه ها و حرکات دوربین دارند، جرثقیل های کوچک می توانند به سرعت نصب و استفاده شوند.
4. فیلمبرداری در مکان های تنگ و محدود : در مکان هایی که فضا محدود است و استفاده از جرثقیل های بزرگ ممکن نیست، جرثقیل های کوچک می توانند به راحتی استفاده شوند.
مزایای استفاده از جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. افزایش انعطاف پذیری : این جرثقیل ها به دلیل اندازه کوچک و قابلیت حمل آسان، به فیلمبرداران انعطاف پذیری بیشتری در انتخاب لوکیشن و زاویه دوربین می دهند.
2. صرفه جویی در زمان و هزینه : نصب سریع و استفاده آسان از این جرثقیل ها باعث صرفه جویی در زمان و هزینه تولید می شود.
3. ایجاد شات های سینمایی : این جرثقیل ها امکان ایجاد شات های پویا و سینمایی را فراهم می کنند که به افزایش کیفیت بصری تولیدات کمک می کند.
مثال هایی از جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. Kessler Pocket Jib : این جرثقیل کوچک و قابل حمل به راحتی نصب می شود و برای ایجاد حرکات دوربین نرم و پویا مناسب است.
2. Glidecam VistaTrack : این جرثقیل سبک وزن و قابل حمل برای استفاده در فضاهای محدود و برای فیلمبرداری حرفه ای بسیار مناسب است.
3. ProAm USA Orion DVC210 : این جرثقیل تلسکوپی کوچک به دلیل ساختار مقاوم و نصب آسان، یکی از گزینه های محبوب در بین فیلمبرداران است.
نتیجه گیری
جرثقیل های کوچک فیلمبرداری ابزارهای مهم و کارآمدی هستند که به فیلمبرداران امکان می دهند تا حرکات دوربین روان و شات های سینمایی را به راحتی ایجاد کنند. با توجه به ویژگی های منحصر به فرد و مزایای استفاده از این جرثقیل ها، آن ها نقش بسیار مهمی در تولید فیلم ها، موزیک ویدئوها، تبلیغات و برنامه های تلویزیونی دارند.
وسیله حمل و نقل دوربین که بزرگتر از گردونه و مجهز به جرثقیل است و می تواند دوربین را تا ارتفاع دو متری بالا ببرد. این نوع جرثقیل معمولا دارای صندلی مخصوص فیلم بردار و دستیار اوست و به صورت دستی یا موتوری حرکت می کند
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از خصیب
تصویر خصیب
پر حاصل، پر آب و علف
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
از پزشکان دوران ظهور خلافت عباسی است که مذهب نصرانیان داشت و در بصره نشو و نما کرده. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(حُ صَ)
وادیی است به یمن و زبید در این وادی واقع است. و زنان حصیب بحسن و جمال بر دیگر زنان یمن فایقند واز این جاست مثل: اذا دخلت الحصیب فهرول. یاقوت از جمحی نقل کند که حصیب نام آن شهر است و زیبد نام وادی آن است. و نسبت بدان حصیبی است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حُ صَ)
صحابی است و حدیثی بدو منسوب است (الاصابه ج 2 ص 79). اصطلاح صحابه، جمع «صحابی»، به گروهی از مسلمانان صدر اسلام گفته می شود که با پیامبر اسلام (ص) همراه بودند، ایمان آوردند و در اسلام باقی ماندند. این افراد تأثیر عمیقی در شکل گیری جامعه اسلامی، نگارش قرآن، و گسترش اصول عقاید اسلامی داشتند. از نظر تاریخی و مذهبی، صحابه منبعی معتبر برای شناخت دین و آموزه های پیامبر اکرم محسوب می شوند.
او راست: الموالید و تحویلها فی احکام النجوم. (کشف الظنون)
او راست: کتاب البیطره. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
فراخ سال. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، بسیارغله. (از منتهی الارب). پرحاصل و سرسبز. (یادداشت بخط مؤلف) : همتی عالی و نعمتی متوالی و کنفی رحیب و مرتعی خصیب. (ترجمه تاریخ یمینی).
- ابوخصیب، گوشت. (منتهی الارب).
- بلد خصیب، شهر فراخ سال و بسیارغله. (منتهی الارب).
- رجل خصیب، مرد بسیار خیر و فراخ ناحیه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صاب
تصویر صاب
درخت سیماهنگ، کبست (حنظل)، سیر آشامیدن، بارانریزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیب
تصویر شیب
سرازیری، پستی، نشیب
فرهنگ لغت هوشیار
معاشر همصحبت همنشین یار جمع اصحاب صحاب غ صحابه صحبان صحب، همراه همسفر، خداوند چیزی مالک: صاحب ملک صاحب خانه، وزیر خواجه، عنوانی که در ممالک اطراف ایران به انگلیسیان معنون و سپس بخارجیان داده اند. توضیح این کلمه با بسیاری از کلمات دیگر ترکیب اضافی شود و غالبا به فک اضافه آید. یا صاحب احداث. رئیس نظمیه رئیس شهربانی. یا صاحب جزیره. (اسماعلیان) رئیس دعوت اسماعلیه در هر جزیره. یا صاحب جوزا. عطارد (زیرا برج جوزا خانه اوست)، نام رمن (اسم جمع) است همنشینان همسخنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلب
تصویر صلب
سخت، استوار، زمین درشت
فرهنگ لغت هوشیار
نزدیک، همسایه دیوار به دیوار، نزدیک شدن جای نزدیک دراز و باریک، دیرک چادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیب
تصویر خیب
نا امید، مایوس، نومید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعب
تصویر صعب
دشوار، تند، ناهموار، ناخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صریب
تصویر صریب
شیر ترش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صخب
تصویر صخب
فغان هنگام شکنجه فغاننده جیغ زننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیب
تصویر سیب
میوه ایست معروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیب
تصویر دیب
ترکی بیخ بن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیب
تصویر جیب
گریبان، یخه پیراهن، سینه
فرهنگ لغت هوشیار
زن شوهر دیده که اکنون بی شوهر است بطلاق یا مرگ شوهر، بیوه، مقابل دوشیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیب
تصویر تیب
سرگشته مدهوش حیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیب
تصویر زیب
زیبائی و خوبی، خوبی و زینت و آرایش
فرهنگ لغت هوشیار
در شک افکندن کسی را و گمان بردن در روی شک را و تهمت کردن وی را و ناپسندی دیدن از وی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذیب
تصویر ذیب
ذئب، گرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیب
تصویر بیب
ناودان، آبراهه های تالاب بید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شصیب
تصویر شصیب
سخت دشوار، بهره، بیگانه مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصیب
تصویر خصیب
شهر بزرگ فراخشهر، گشاده دست نیکو کار
فرهنگ لغت هوشیار
سرا شیبی سر پایینی، زمین سرا شیب، ریگ روان ریگریزان، شیفتگی آرزومندی، عاشق شدن شیفته گردیدن، عاشقی شیفتگی آرزومندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصیب
تصویر خصیب
((خَ))
پرآب، فراوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صلیب
تصویر صلیب
چلیپا
فرهنگ واژه فارسی سره