جدول جو
جدول جو

معنی صیادله - جستجوی لغت در جدول جو

صیادله
(صَ دِ لَ)
جمع واژۀ صیدلانی. (منتهی الارب). رجوع به صیدلانی و صیدله شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صیدله
تصویر صیدله
صیدنه، علمی که دربارۀ گیاهان دارویی و خاصیت آن ها بحث می کند، گیاه شناسی، فروش عطر، دارو و گیاهان دارویی، داروفروشی، عطاری، کتاب داروشناسی، صیدنه در عربی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معادله
تصویر معادله
برابر کردن، هم وزن کردن دو چیز، اندازه گرفتن میان دو چیز، هم چندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
با کسی چیزی بدل کردن، چیزی عوض چیز دیگر گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
نزاع و خصومت کردن، با هم جدال کردن، ستیزه، دشمنی، سورۀ پنجاه و هشتم قرآن کریم دارای بیست و دو آیه
فرهنگ فارسی عمید
(صَ دِ نَ)
جمع واژۀ صیدنانی
لغت نامه دهخدا
(صَیْ یا لَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش آستارا جزء شهرستان اردبیل، واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری آستارا، در مسیرشوسۀ اردبیل به آستارا. در جنگل واقع، گرمسیری، مرطوب و مالاریایی است. 287 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آنجا برنج و ذرت. شغل اهالی تهیۀ زغال و اره کشی است. دبستان دارد. این ده به خلدبرین نیز معروف است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(صَ قِ لَ)
جمع واژۀ صیقل. (منتهی الارب) (دهار). رجوع به صیاقل و صیقل شود
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
به یکدیگر حمله آوردن، برجستن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هیاطله
تصویر هیاطله
خلجیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معادله
تصویر معادله
برابری، هم سنگی، توازن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
پیکار سخت کردن با یکدیگر، خصومت، جدال، کشمکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
معاوضه، تاخت زدن پایاپای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیارفه
تصویر صیارفه
جمع صیرفی، کهبدان سره دانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیدانه
تصویر صیدانه
یغام (غول)، پر گوی: زن پر درد سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنادله
تصویر صنادله
جمع صندلانی، دارو سازان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیدلیه
تصویر صیدلیه
مونث صیدلی: و داروخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارادله
تصویر ارادله
بابونه رومی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیاله
تصویر صیاله
بر هم تازی، بر جستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیدله
تصویر صیدله
دارو شناسی، دارو سازی، گیاهشناسی گیاه شناسی، دارو فروشی عطاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیاقله
تصویر صیاقله
جمع صیقل، زدایندگان تیز کنندگان پردازندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معادله
تصویر معادله
((مُ دَ لَ یا دِ لِ))
هم وزن کردن دو چیز، برابر کردن، برابری، هموزنی، در ریاضی دو عبارت جبری که به ازاء مقادیر معین صحیح باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
((مُ دِ لِ))
خصومت، جدال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صیدله
تصویر صیدله
((صَ دَ لَ))
گیاه شناسی، داروفروشی. عطاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
((مُ دِ لِ یا لَ))
دو چیز را با هم عوض کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معادله
تصویر معادله
هم چندی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
داد و ستد، هم گهولی، گهولش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Contention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معادله
تصویر معادله
Equation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contenda
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معادله
تصویر معادله
equação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معادله
تصویر معادله
Gleichung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Auseinandersetzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معادله
تصویر معادله
równanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
kontrowersja
دیکشنری فارسی به لهستانی