جدول جو
جدول جو

معنی صیدله

صیدله((صَ دَ لَ))
گیاه شناسی، داروفروشی. عطاری
تصویری از صیدله
تصویر صیدله
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با صیدله

صیدله

صیدله
صیدنه، علمی که دربارۀ گیاهان دارویی و خاصیت آن ها بحث می کند، گیاه شناسی، فروش عطر، دارو و گیاهان دارویی، داروفروشی، عطاری، کتاب داروشناسی، صَیدنَه در عربی
صیدله
فرهنگ فارسی عمید

صیدله

صیدله
دارو شناسی، دارو سازی، گیاهشناسی گیاه شناسی، دارو فروشی عطاری
صیدله
فرهنگ لغت هوشیار

صیدنه

صیدنه
علمی که دربارۀ گیاهان دارویی و خاصیت آن ها بحث می کند، گیاه شناسی، فروش عطر، دارو و گیاهان دارویی، داروفروشی، عطاری، کتاب داروشناسی، صَیدنَه در عربی
صیدنه
فرهنگ فارسی عمید

صیادله

صیادله
جَمعِ واژۀ صیدلانی. (منتهی الارب). رجوع به صیدلانی و صیدله شود
لغت نامه دهخدا

صیدگه

صیدگه
صیدگاه. شکارگاه. جای صید. مکان نخجیر:
هیچ شه را بجهان صیدگهی بود چنین
هیچ شه کرد چنین صید به آفاق اندر.
فرخی.
صیدگه شاه جهان را خوش چراگاهست از آنک
لخلخۀ روحانیان بینی در او بعرالظبا.
خاقانی.
همه اسباب کار ساخت تمام
تا که آید به صیدگه بهرام.
نظامی
لغت نامه دهخدا