نعت فاعلی از صهیل، شیهۀ اسب، (اصطلاح منطق) فصل مقوم است نوع فرس را همچنان که ناطق فصل است مر انسان را و نابح کلب را و ناهق خر را، شتر که دست و پا را بسیار بر زمین زند و بگزد و بانگ نکندبهیچ یکی (کسی را نخواند) از جهت عزت نفس خود در اندرون او بانگی باشد مانند بانگ باد. (منتهی الارب)
نعت فاعلی از صهیل، شیهۀ اسب، (اصطلاح منطق) فصل مقوم است نوع فرس را همچنان که ناطق فصل است مر انسان را و نابح کلب را و ناهق خر را، شتر که دست و پا را بسیار بر زمین زند و بگزد و بانگ نکندبهیچ یکی (کسی را نخواند) از جهت عزت نفس خود در اندرون او بانگی باشد مانند بانگ باد. (منتهی الارب)
ظاهراً به معنی سست و خرفت است، ازرهل به معنی سست و جنبان شدن گوشت بدن: بدان منگر که رهالم به کار خویش محتالم شبی تاری به دشت اندر ابی صلاب فرکالم. طیان
ظاهراً به معنی سست و خرفت است، ازرهل به معنی سست و جنبان شدن گوشت بدن: بدان منگر که رهالم به کار خویش محتالم شبی تاری به دشت اندر ابی صلاب فرکالم. طیان
نام یکی از دهستانهای هفتگانه بخش حومه شهرستان خوی، واقع در جنوب باختری بخش. که از شمال به دهستان فرورق، از جنوب به بکره سنی و حومه شاهپور، از خاور به بولدیان و از باختر به قطور محدود است. موقع طبیعی آن چنین است: قسمت شمالی و خاوری: جلگه و معتدل. قسمت جنوب و باختری: کوهستانی و سالم. آب آن از رود خانه قطور و چشمه ها و محصول عمده آنجا غلات و حبوب و زردآلو و کرچک و توتون و پنبه است. این دهستان دارای 26 آبادی کوچک و بزرگ و در حدود 4490 تن جمعیت است و دیه های مهم آن رهال، خویمن، یزیدگان، سیوان، سلمکده، امیربیگ و خان دیزه است. مرکز دهستان قریۀ رهال است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام یکی از دهستانهای هفتگانه بخش حومه شهرستان خوی، واقع در جنوب باختری بخش. که از شمال به دهستان فرورق، از جنوب به بکره سنی و حومه شاهپور، از خاور به بولدیان و از باختر به قطور محدود است. موقع طبیعی آن چنین است: قسمت شمالی و خاوری: جلگه و معتدل. قسمت جنوب و باختری: کوهستانی و سالم. آب آن از رود خانه قطور و چشمه ها و محصول عمده آنجا غلات و حبوب و زردآلو و کرچک و توتون و پنبه است. این دهستان دارای 26 آبادی کوچک و بزرگ و در حدود 4490 تن جمعیت است و دیه های مهم آن رهال، خویمن، یزیدگان، سیوان، سلمکده، امیربیگ و خان دیزه است. مرکز دهستان قریۀ رهال است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)