جدول جو
جدول جو

معنی صنهاجی - جستجوی لغت در جدول جو

صنهاجی(صُ)
نسبت است به صنهاجه که قبیله ای است از حمیر. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
کسی که امان و پناه بخواهد، زنهارخواه، امانت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
تنها بودن، بی یار و همدم بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
نهانی، نهفته، پوشیده، به طور پوشیدهبرای مثال دی عزیزی گفت حافظ می خورد پنهان شراب / ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود (حافظ - ۴۴۰)
فرهنگ فارسی عمید
(صُ جَ)
قومی است به دیار مغرب از اولاد صنهاجۀ حمیری. (منتهی الارب). قبیله ای از بربر
لغت نامه دهخدا
(صِ)
غریق در عبودیت. (منتهی الارب) : عبد صنهاج، اصیل فی العبودیه. (اقرب الموارد). رجوع به صنهاجه شود
لغت نامه دهخدا
(صُ)
بادیس بن منصور بن بلکین بن زیری صنهاجی حمیری. صاحب افریقا از ملوک صنهاجیه تونس است. وی بسال 374 هجری قمری متولد شد و بسال 386 پس از مرگ پدر ولایت یافت و در سردانیه اقامت جست و فرمان القائم بامر الله فاطمی بدو رسید و در روزگار او خویشان وی فتنه ها بپا کردند، لیکن او بر آنان دست یافت و بسال 406 هجری قمری به فجاءه درگذشت. (الاعلام زرکلی ص 137)
لغت نامه دهخدا
(صِ جَ)
غریق در عبودیت. (منتهی الارب). رجوع به صنهاج شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صنعانی
تصویر صنعانی
منسوب به صنعا از مردم صنعا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
تنها بودن یگانه بودن، خلوت
فرهنگ لغت هوشیار
نهفته نهانی پوشیده مستور مخفی غیب مقابل پیدا آشکار، مخفیانه در خفا، سرار (در احوال ماه) (التفهیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
آنکه شرط و عهد کند، کسی که امان و مهلت طلبد جمع زینهاریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
نهفته، نهانی، پوشیده، مخفی، مقابل پیدا، آشکار، مخفیانه، در خفا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
یگانه بودن، تنها بودن، خلوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
((زِ))
کسی که امان و پناه بخواهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
مخفیانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
آمنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
Furtive, Furtively, Secretively, Stealth
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
Loneliness, Lonesomeness, Reclusiveness, Solitude
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
秘密的 , 偷偷地 , 秘密地 , 隐秘的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
furtivo, furtivamente, secretamente, sigiloso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
solitudine
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
furtivo, furtivamente, segretamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
solidão, reclusão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
furtivo, furtivamente, secretamente, sorrateiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
孤独 , 隐居
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
samotność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
скрытный , тайно , скрытный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
ukradkowy, potajemnie, sekretne, skryty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
самотність , самотність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
таємний , потайки , таємно , прихований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پنهانی
تصویر پنهانی
heimlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
Einsamkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
одиночество , уединение , одиночество
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنهایی
تصویر تنهایی
soledad, reclusión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی