جدول جو
جدول جو

معنی صنمات - جستجوی لغت در جدول جو

صنمات
(صَ نِ)
جمع واژۀ صنمه. (منتهی الارب). رجوع بدان کلمه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صدمات
تصویر صدمات
صدمه ها، آسیب ها، آزارها، راندن ها و دفع کردن ها، کوبیدن دو چیز به هم، مصیبت ها، جمع واژۀ صدمه
فرهنگ فارسی عمید
(صَ دَ)
جمع واژۀ صدمه. رجوع به صدمه شود
لغت نامه دهخدا
(صَ رَ)
جمع واژۀ صرمه است. رجوع به صرمه شود
لغت نامه دهخدا
(صَ نَ)
قریه ای است از اعمال حوران در دو منزلی دمشق. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(صِ)
نزدیکی: بات من القوم علی صمات، ای بمرای و مسمع فی القرب، نزدیکی انجام کار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
شیئی اندک و حقیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
جمع صدمه، کوب ها ویزند ها کوفتن ضرب زدن، کوب ضرب، آسیب آزار، مصیبت، جمع صدمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صمات
تصویر صمات
ساکت، خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صمات
تصویر صمات
((صُ))
خاموشی، سکوت
فرهنگ فارسی معین