جدول جو
جدول جو

معنی صنامی - جستجوی لغت در جدول جو

صنامی
(صَنْ نا)
نسبت است به صنّام، جد این خاندان. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامی
تصویر نامی
(پسرانه)
منسوب به نام، مشهور، معروف
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صناعی
تصویر صناعی
ساختگی، چیز جعلی و مصنوعی، آمادگی و آراستگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامی
تصویر نامی
نامور، نام آور، نامدار، بنام، مشهور
محبوب
نمو کننده، رشد کننده، روینده
فرهنگ فارسی عمید
(غُ ما)
مقصد و هدف. غایت و قصاری. یقال: هذا غناماک أن تفعل کذا، ای قصاراک و غایتک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَرْ را می ی)
چرمگر
لغت نامه دهخدا
(صِ)
مصنوع. مقابل طبیعی. جعلی. مجعول: رود بر دو ضرب است: یکی طبیعی و دیگر صناعی. اما رود صناعی آن است که رود کده های او بکنده اندو آب بیاورده اند از بهر آبادانی شهری را یا کشت... (حدود العالم). نغمۀ صناعی نغمه ای است که مخرجش آلتی مصنوعه بود. (خلاصهالافکار). پادزهر صناعی. تریاق.
- حمل شایع صناعی، (اصطلاح اصول) حمل مفهوم است بر مصداق مانند زیدٌ انسان مقابل حمل اولی ذاتی که آن حمل مفهوم است بر مفهوم مانندالانسان انسان یا الانسان حیوان ناطق
لغت نامه دهخدا
(صِ)
اسب سپید یا اسب گلگون که با مویهای سپید آمیخته باشد. (منتهی الارب). اسب کمیت یا بور که سفیدی با وی آمیخته بود. (مهذب الاسماء). در صبح الاعشی آرد: و ان خابطشقره الاشقر او الکمیت شقره بیضاء قیل صنابی اخذاً من الصناب و هو الخردل بالزبیب. (صبح الاعشی ص 19 ج 2)
لغت نامه دهخدا
(صُ)
جمع واژۀ صائم. رجوع به صائم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نامی
تصویر نامی
نامدار، نام آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صناعی
تصویر صناعی
مصنوع، مقابل طبیعی، جعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صناعی
تصویر صناعی
((صَ))
منسوب به صناعت، صنعتی، مصنوعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامی
تصویر نامی
معروف، نامدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامی
تصویر نامی
رشد کننده، نمو کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامی
تصویر نامی
معروف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامی
تصویر نامی
Nominal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نامی
تصویر نامی
নামমাত্র
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نامی
تصویر نامی
שמי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نامی
تصویر نامی
名目上の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نامی
تصویر نامی
名义上的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نامی
تصویر نامی
ya kimaandishi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نامی
تصویر نامی
명목상의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامی
تصویر نامی
नाममात्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نامی
تصویر نامی
номінальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نامی
تصویر نامی
номинальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامی
تصویر نامی
nominal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامی
تصویر نامی
เชิงสัญญา
دیکشنری فارسی به تایلندی