جدول جو
جدول جو

معنی صمل - جستجوی لغت در جدول جو

صمل
(صُ مُل ل)
مرد قوی جثۀ گرداندام، حافر صمل، سم سخت و استوار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صمل
(ثُ)
زدن کسی را به چوب دستی، سخت شدن و درشت گردیدن چیزی، خشک و خشن گردیدن درخت بدان جهت که آب نیابد، بازایستادن از طعام. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صمل
(صَ)
صمل الشجر، یبسی و خشونت درخت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صمل
بیمزای (ابو الهول)، بیت بید
تصویری از صمل
تصویر صمل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صمد
تصویر صمد
(پسرانه)
بی نیاز، غنی، مهتر، از نامهای خداوند، از اسماء حسنی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حمل
تصویر حمل
آنچه برداشته شود و از جایی به جایی ببرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صما
تصویر صما
سخت، محکم مثلاً صخرۀ صما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمل
تصویر رمل
ریگ، ریگ نرم، شن، ماسه، علمی که به عقیدۀ برخی از مردم به وسیلۀ آن می توان پیشگویی کرد و طالع کسی را به دست آورد، وسیله ای که با آن فال می گیرند و پیشگویی می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صمت
تصویر صمت
خاموش شدن، ساکت شدن، خاموشی، سکوت
فرهنگ فارسی عمید
(صِ)
درون سوراخ گوش، ریم گوش. (منتهی الارب). خاز گوش. (مهذب الاسماء). ج، صمالیخ
لغت نامه دهخدا
(صُ)
ریم گوش. (منتهی الارب). خاز گوش. (مهذب الاسماء). وسخ گوش. چرک گوش
لغت نامه دهخدا
(قُ صَ مِ / قَ مَ)
مرد درشت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قُ مُ)
بیماریی است که در شتربچگان پیدا گردد و بکشد آنها را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(صَ مَلْ لَ)
سخت توانا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُ مُلْ لَ)
تأنیث صمل ّ است. رجوع به صمل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حمل
تصویر حمل
باردار شدن زن، حامله شدن، آبستنی، احتمال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صطل
تصویر صطل
سطل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعل
تصویر صعل
دراز و باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صقل
تصویر صقل
روشنگری، زدودن کارد و شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحل
تصویر صحل
گلو گرفتگی شکستگی آواز شکسته آواز گلو گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صامل
تصویر صامل
خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمل
تصویر شمل
چارق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمل
تصویر خمل
ریشه و پرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمل
تصویر جمل
جماعت مردم ریسمان کلفت، طناب کشتی ریسمان کلفت، طناب کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمل
تصویر زمل
ترسو ترسو کمدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمل
تصویر رمل
ریگ نرم، شن، ماسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمل
تصویر آمل
امیدوار
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بم نشان یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صملاخ
تصویر صملاخ
مغاک گوش، گوشژد ژد گونه زرد رنگی که در مغاک گوش فراهم آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صملوخ
تصویر صملوخ
گوشزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قصمل
تصویر قصمل
سخت و درشت مرد
فرهنگ لغت هوشیار
دمبل، دنبل، قرحه که برآید و میان آن چرک کند و گاه سرباز کند و گاهی محتاج نشتر شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمل
تصویر آمل
آرزورسان، یاری گر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عمل
تصویر عمل
کنش، کار، کردار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حمل
تصویر حمل
ترابردن
فرهنگ واژه فارسی سره