جدول جو
جدول جو

معنی صمقره - جستجوی لغت در جدول جو

صمقره
(ثَ)
سخت ترش گردیدن شیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقره
تصویر مقره
آلت چینی یا شیشه ای که سیم برق یا تلفن را به آن می بندند
فرهنگ فارسی عمید
(قِ رَ)
بلای فرودآینده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
حکایت کردن آواز مرغ را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ عَ رَ)
زمین درشت، پوست سر سطبر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ قِ رَ)
امراءه صقره، زن تیزفهم سخت بینائی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ قَ رَ)
آب باقی مانده در حوض که شاشیده باشند در آن سگان و روباهان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ مِ رَ)
بوی گرفته. (منتهی الارب). یدی من السمک صمره، منتنه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(صَ رَ)
شیر بی مزه. (منتهی الارب). اللبن لاحلاوه له. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ قَ)
شیر بی مزه، سبوی سطبر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ قَرْ رَ / رِ)
گوی مانند از چینی و جز آن که بر تیرهای تلگراف و تلفن و برق نصب کنند و سیم را بر آن گذرانند. گلوله گونه ای از چینی و جز آن که سیم تلگراف و تلفن و غیره بر آن قرار گیرد و از خاصیت عائق بودن آنها استفاده کنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مَ قَرْ رَ)
حوض خرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). حوض کوچک و گویند حوض بزرگی که آب در آن جمع آید. (از اقرب الموارد) ، سبوی خرد، لغت یمانی است. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صمره
تصویر صمره
شیر بی مزه
فرهنگ لغت هوشیار
مقره در فارسی: تالابک، غلغلک، در فارسی: گیره چینی حوض کوچک، سبوی کوچک، آلتی چینی یا شیشه یی که سیم تلفن یا برق را بان متصل سازند
فرهنگ لغت هوشیار
قرقره چینی و عایق، حوض کوچک، سبوی کوچک
فرهنگ واژه مترادف متضاد