ابن تاج الدوله جعفر بن ثقه الدوله یوسف بن عبدالله کلبی. وی آخرین امیر از امرای کلبی در جزیره صقلیه است. بسال 417 هجری قمریبه ولایت رسید. در امارت و انقلاب ها و فتنه ها برخاست و او برابر مشکلات مقاومت کرد، لیکن شورشیان بر وی دست یافتند و او را خلع کردند و یکی از سران خود را ولایت دادند و او صمصامه را به قتل رسانید و با کشته شدن او دولت کلبیان پایان یافت. (الاعلام زرکلی ص 435)
ابن تاج الدوله جعفر بن ثقه الدوله یوسف بن عبدالله کلبی. وی آخرین امیر از امرای کلبی در جزیره صقلیه است. بسال 417 هجری قمریبه ولایت رسید. در امارت و انقلاب ها و فتنه ها برخاست و او برابر مشکلات مقاومت کرد، لیکن شورشیان بر وی دست یافتند و او را خلع کردند و یکی از سران خود را ولایت دادند و او صمصامه را به قتل رسانید و با کشته شدن او دولت کلبیان پایان یافت. (الاعلام زرکلی ص 435)
نام شمشیر عمرو بن معدیکرب. (منتهی الارب). واثق بشمشیر عمرو بن معدیکرب که صمصام نام داشت زخمی بر احمد زد. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 268). در عقد الفرید و تعلیقات البیان و التبیین نام این شمشیر صمصامه ضبط شده است. رجوع به صمصامه شود
نام شمشیر عمرو بن معدیکرب. (منتهی الارب). واثق بشمشیر عمرو بن معدیکرب که صمصام نام داشت زخمی بر احمد زد. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 268). در عقد الفرید و تعلیقات البیان و التبیین نام این شمشیر صمصامه ضبط شده است. رجوع به صمصامه شود
ابن عضدالدوله ابوکالیجار ملقب به صمصام الدوله پسر و جانشین عضدالدولۀ دیلمی و از امیران سلسلۀ بویه است (372- 379 ه. ق). میان او و برادرش ابوالفوارس شیر ذیل ملقب به شرف الدوله در کرمان کشمکشها بود و مرزبان دو برادر دیگر خود ابوالحسین احمد و ابوطاهر فیروز شاه را مأمور کرد که فارس را از تاخت و تاز شرف الدوله ایمن دارند اما شرف الدوله بر فارس مسلط شد و برادران را مغلوب کرد و بر قلمرو اصلی عضدالدوله دست یافت. و نیز میان مرزبان و برادر پنجمش بهاءالدوله که به تحریک گروهی از سپاهیان دیلم در بغداد قصد بر انداختن او کرده بود زد و خوردی شد و بهاءالدوله را به زندان افکند و جمعی از شورشیان را کشت اما شرف الدوله به بهانۀ استخلاص برادر به بغداد آمد ابتدا خوزستان و بصره را گرفت و صمصام الدوله ناچار با وی از در صلح درآمد و بهأالدوله را آزاد کرد و پیش برادر فرستاد. ولی شرف الدوله سرانجام بر بغداد استیلا یافت و صمصام الدوله را پس از سه سال و هشت ماه امارت بر بغداد به حبس انداخت. رجوع به تاریخ عمومی عباس اقبال صص 170- 177 شود
ابن عضدالدوله ابوکالیجار ملقب به صمصام الدوله پسر و جانشین عضدالدولۀ دیلمی و از امیران سلسلۀ بویه است (372- 379 هَ. ق). میان او و برادرش ابوالفوارس شیر ذیل ملقب به شرف الدوله در کرمان کشمکشها بود و مرزبان دو برادر دیگر خود ابوالحسین احمد و ابوطاهر فیروز شاه را مأمور کرد که فارس را از تاخت و تاز شرف الدوله ایمن دارند اما شرف الدوله بر فارس مسلط شد و برادران را مغلوب کرد و بر قلمرو اصلی عضدالدوله دست یافت. و نیز میان مرزبان و برادر پنجمش بهاءالدوله که به تحریک گروهی از سپاهیان دیلم در بغداد قصد بر انداختن او کرده بود زد و خوردی شد و بهاءالدوله را به زندان افکند و جمعی از شورشیان را کشت اما شرف الدوله به بهانۀ استخلاص برادر به بغداد آمد ابتدا خوزستان و بصره را گرفت و صمصام الدوله ناچار با وی از در صلح درآمد و بهأالدوله را آزاد کرد و پیش برادر فرستاد. ولی شرف الدوله سرانجام بر بغداد استیلا یافت و صمصام الدوله را پس از سه سال و هشت ماه امارت بر بغداد به حبس انداخت. رجوع به تاریخ عمومی عباس اقبال صص 170- 177 شود
نجفقلی خان فرزند حسینقلی خان ایلخانی و از سران ایل بختیاری است که در قیام علیه استبداد و برقراری مشروطیت خدمات شایانی کرده است. هنگامی که محمدعلی شاه با طرفداران مشروطیت به مخالفت برخاست، مشروطه خواهان اصفهان درصدد برآمدند از ایل بختیاری کمک بگیرند. در این وقت بفرمان محمدعلی شاه صمصام السلطنه از حکومت بختیاری عزل شد و سردار ظفر بجای او منصوب گردید. مشروطه خواهان نامه ای به صمصام نوشته و از او استمداد کردند. صمصام از خوانین بختیاری دعوتی کرد و در شلمزار جلسه هائی تشکیل شد، سرانجام تصمیم گرفتند که علیه دولت قیام کنند. صمصام السلطنه به عموم کدخدایان و ریش سفیدان طوایف دستور داد که هر اندازه ممکن است سوار و پیاده فراهم کنند. از طرفی پیوسته بین او و مرحوم حاجی آقا نورالله اصفهانی مکاتبات برقرار بود و صمصام مرتباً اوضاع را گزارش می داد تا در موقع مناسب به اصفهان رو آورند و شهر را از تصرف اقبال الدوله حاکم محمدعلی شاه خارج سازند. روز نهم ذی حجۀ 1326 هجری قمری بختیاریها وارد اصفهان شدند و دو روز پس از فتح اصفهان صمصام السلطنه با عده ای سوار و پیاده وارد شهر شد. چند روز پس از فتح این شهر سه تن از فرستادگان محمدعلی شاه به اصفهان آمدند تا بهر ترتیبی که ممکن است صمصام السلطنه و ضرغام را به مراجعت به بختیاری وادارند، لیکن آزادیخواهان تهران مطلع شده مجدالاسلام کرمانی را به اصفهان فرستادند تا اقدامات فرستادگان شاه را خنثی کند. محمدعلی شاه از قیام بختیاریها و دیگر مردم ایران هراسان شده و مجدداً فرمان انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی را صادر کرد، ولی مردم چون به وعده های او اطمینانی نداشتند، نپذیرفتند و بختیاریها از یک طرف و سپهدار از طرف دیگر برای گرفتن تهران روانه شدند. محمدعلی شاه مفخم و سردار جنگ و سردار ظفر را مأمور ممانعت بختیاریان کرد، ولی اینان که از محمدعلی شاه دل خوشی نداشتند ترتیب کار را چنان دادند که آنها از یک طرف به اصفهان بروند و خوانین از راه دیگر به تهران حرکت کنند. نمایندگان روس و انگلیس در بین راه با صمصام و سردار اسعد مذاکره کردند که اگر خوانین برگردند، آنها ضمانت می کنند محمدعلی شاه رژیم مشروطه را برگرداند، ولی خوانین گفتند: درباریان فاسد مانع این کار خواهند شد و نمایندگان بی نتیجه برگشتند، پس از این ملاقات سردارو صمصام تلگرافی توسط وزیر مختار اطریش به عموم سفرای خارجه مخابره کردند که منظور بختیاریها استیفای حقوق حقۀ ملت ایران است و با نظم و آرامش وارد تهران خواهند شد. مقارن طلوع آفتاب روز اول رجب 1327 ه. ق. قشون بختیاری از دروازۀ یوسف آباد به تهران درآمد و بدون برخورد بمقاومت از خیابان شاه آباد وارد بهارستان گردید. سپس تصادماتی بین مجاهدان و قوای دولتی روی داد. در این حال، محمدعلی شاه ناچار شد به سفارت روس پناهنده گردد. پس از فتح تهران صمصام السلطنه رابه حکومت اصفهان فرستادند. بعدها صمصام به ریاست وزراء ایران نیز نائل گردید و کابینۀ وی در 19 رجب سال 1336 هجری قمری / 11 ثور 1297 تشکیل شد و سپس از کاربرکنار گشت و وثوق الدوله به ریاست وزراء رسید (جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری تألیف نورالله دانشور علوی و ایران در جنگ بزرگ تألیف مورخ الدولۀ سپهر)
نجفقلی خان فرزند حسینقلی خان ایلخانی و از سران ایل بختیاری است که در قیام علیه استبداد و برقراری مشروطیت خدمات شایانی کرده است. هنگامی که محمدعلی شاه با طرفداران مشروطیت به مخالفت برخاست، مشروطه خواهان اصفهان درصدد برآمدند از ایل بختیاری کمک بگیرند. در این وقت بفرمان محمدعلی شاه صمصام السلطنه از حکومت بختیاری عزل شد و سردار ظفر بجای او منصوب گردید. مشروطه خواهان نامه ای به صمصام نوشته و از او استمداد کردند. صمصام از خوانین بختیاری دعوتی کرد و در شلمزار جلسه هائی تشکیل شد، سرانجام تصمیم گرفتند که علیه دولت قیام کنند. صمصام السلطنه به عموم کدخدایان و ریش سفیدان طوایف دستور داد که هر اندازه ممکن است سوار و پیاده فراهم کنند. از طرفی پیوسته بین او و مرحوم حاجی آقا نورالله اصفهانی مکاتبات برقرار بود و صمصام مرتباً اوضاع را گزارش می داد تا در موقع مناسب به اصفهان رو آورند و شهر را از تصرف اقبال الدوله حاکم محمدعلی شاه خارج سازند. روز نهم ذی حجۀ 1326 هجری قمری بختیاریها وارد اصفهان شدند و دو روز پس از فتح اصفهان صمصام السلطنه با عده ای سوار و پیاده وارد شهر شد. چند روز پس از فتح این شهر سه تن از فرستادگان محمدعلی شاه به اصفهان آمدند تا بهر ترتیبی که ممکن است صمصام السلطنه و ضرغام را به مراجعت به بختیاری وادارند، لیکن آزادیخواهان تهران مطلع شده مجدالاسلام کرمانی را به اصفهان فرستادند تا اقدامات فرستادگان شاه را خنثی کند. محمدعلی شاه از قیام بختیاریها و دیگر مردم ایران هراسان شده و مجدداً فرمان انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی را صادر کرد، ولی مردم چون به وعده های او اطمینانی نداشتند، نپذیرفتند و بختیاریها از یک طرف و سپهدار از طرف دیگر برای گرفتن تهران روانه شدند. محمدعلی شاه مفخم و سردار جنگ و سردار ظفر را مأمور ممانعت بختیاریان کرد، ولی اینان که از محمدعلی شاه دل خوشی نداشتند ترتیب کار را چنان دادند که آنها از یک طرف به اصفهان بروند و خوانین از راه دیگر به تهران حرکت کنند. نمایندگان روس و انگلیس در بین راه با صمصام و سردار اسعد مذاکره کردند که اگر خوانین برگردند، آنها ضمانت می کنند محمدعلی شاه رژیم مشروطه را برگرداند، ولی خوانین گفتند: درباریان فاسد مانع این کار خواهند شد و نمایندگان بی نتیجه برگشتند، پس از این ملاقات سردارو صمصام تلگرافی توسط وزیر مختار اطریش به عموم سفرای خارجه مخابره کردند که منظور بختیاریها استیفای حقوق حقۀ ملت ایران است و با نظم و آرامش وارد تهران خواهند شد. مقارن طلوع آفتاب روز اول رجب 1327 هَ. ق. قشون بختیاری از دروازۀ یوسف آباد به تهران درآمد و بدون برخورد بمقاومت از خیابان شاه آباد وارد بهارستان گردید. سپس تصادماتی بین مجاهدان و قوای دولتی روی داد. در این حال، محمدعلی شاه ناچار شد به سفارت روس پناهنده گردد. پس از فتح تهران صمصام السلطنه رابه حکومت اصفهان فرستادند. بعدها صمصام به ریاست وزراء ایران نیز نائل گردید و کابینۀ وی در 19 رجب سال 1336 هجری قمری / 11 ثور 1297 تشکیل شد و سپس از کاربرکنار گشت و وثوق الدوله به ریاست وزراء رسید (جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری تألیف نورالله دانشور علوی و ایران در جنگ بزرگ تألیف مورخ الدولۀ سپهر)
ده کوچکی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد که در 20 هزارگزی باختر تفت واقع است، متصل به جادۀ تفت. کوهستانی معتدل. دارای 60 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد که در 20 هزارگزی باختر تفت واقع است، متصل به جادۀ تفت. کوهستانی معتدل. دارای 60 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر که در 16 هزارگزی جنوب باختری ورزقان و 4500 گزی ارابه رو تبریز به اهر واقع است. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 463 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه نهند. محصول آنجا غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر که در 16 هزارگزی جنوب باختری ورزقان و 4500 گزی ارابه رو تبریز به اهر واقع است. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 463 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه نهند. محصول آنجا غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام شمشیر عمرو بن معدیکرب است: بعث عمر بن الخطاب الی عمرو بن معدیکرب ان یبعث الیه بسیفه المعروف بالصمصامه... (العقد الفرید چ محمدسعید عریان ج 1 ص 134). وصف سیف عمرو بن معدیکرب الذی یقال له الصمصامه لموسی الهادی... (همان کتاب ج 1 ص 135). در البیان و التبیین چ قاهره 1351 هجری قمری ج 3 حاشیۀ ص 17 نیز صمصامه آمده است. رجوع به صمصام شود
نام شمشیر عمرو بن معدیکرب است: بعث عمر بن الخطاب الی عمرو بن معدیکرب ان یبعث الیه بسیفه المعروف بالصمصامه... (العقد الفرید چ محمدسعید عریان ج 1 ص 134). وصف سیف عمرو بن معدیکرب الذی یقال له الصمصامه لموسی الهادی... (همان کتاب ج 1 ص 135). در البیان و التبیین چ قاهره 1351 هجری قمری ج 3 حاشیۀ ص 17 نیز صمصامه آمده است. رجوع به صمصام شود
دهی از دهستان دوآب بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 40هزارگزی شمال باختر اردل در 6 هزارگزی راه مالرو. کوهستانی، معتدل. دارای 140 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، پشم، روغن و کتیرا. شغل اهالی زراعت و گله داری وصنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو و قلعۀ قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از دهستان دوآب بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 40هزارگزی شمال باختر اردل در 6 هزارگزی راه مالرو. کوهستانی، معتدل. دارای 140 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، پشم، روغن و کتیرا. شغل اهالی زراعت و گله داری وصنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو و قلعۀ قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ابن طرماح بن حکیم مکنی به ابومالک. از قبیلۀ بنی طی و از شاعران عرب بود و چون جد وی طرماح شاعر مشهور عرب بنی تمیم را هجو کرده بود ابن اغلب امان را بگناه جد تبعید کرد. (از معجم الادباء چ مصر ج 2 ص 361)
ابن طرماح بن حکیم مکنی به ابومالک. از قبیلۀ بنی طی و از شاعران عرب بود و چون جد وی طرماح شاعر مشهور عرب بنی تمیم را هجو کرده بود ابن اغلب امان را بگناه جد تبعید کرد. (از معجم الادباء چ مصر ج 2 ص 361)