جدول جو
جدول جو

معنی صمدی - جستجوی لغت در جدول جو

صمدی
(صَ مَ)
منسوب به صمد. رجوع به صمد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صمدیت
تصویر صمدیت
بزرگی و بی نیازی، کنایه از الوهیت، خدایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمدی
تصویر نمدی
از جنس نمد، چیزی که از نمد ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
اثر نمایشی طنزآمیز، کنایه از خنده دار، مضحک
فرهنگ فارسی عمید
(صَ مَ دی یِ)
دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور، واقع در 30000 گزی شمال فدیشه. جلگه، معتدل. سکنۀ آن 226 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(فَ /فِ گِ رِ تَ)
بزرگی و بی نیازی و پاک شدن از عادات حیوانی. (غیاث اللغات) ، خدائی. الوهیت: توفیق اتمام آن از حضرت صمدیت خواهم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 89).
ملک صمدیت را چه سود و زیان دارد
گر حافظ قرآنی ور عابد اصنامی.
سعدی.
- تجلی صمدیت، حالی از حالات صوفیه که در آنجا احتیاج با کل از سالک برمی خیزد. (نفحات الانس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صمدیه
تصویر صمدیه
بزرگی، بی نیازی، پالودگی از خوی جانوری پالوده روانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صادی
تصویر صادی
تشنه نرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صغدی
تصویر صغدی
پارسی تازی گشته سغدی منسوب به صغد سغدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صمده
تصویر صمده
تخته سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی شوخواره اثر نمایشی که دارای موضوع و نتیجه ای شادی بخش و خنده آور باشد مقابل تراژدی. توضیح کمدی اصطلاحی است که برای بیان نوعی از درام بکار میرود که مقصود اصلی آن تفریح تماشا کنندگان است. کمدی از طرفی مخالف تراژدی و از طرف دیگر مخالف لودگی و مسخرگی و تقلید است. کمدی به جهت آنکه بپایانی خوشایند ختم میگردد از تراژدی متمایز میشود و به جهت آنکه از هر گونه حرکات قهقه آور و سخنان بسیار مضحک بر کنار است از هزل و مسخرگی مشخص میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمدی
تصویر نمدی
منسوب به نمد ساخته از نمد: (کلاه نمدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
((عَ))
منسوب به عمد، از روی قصد و نیت نسبت به عمل و رفتار خود، مقابل سهوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
((کُ مِ))
اثر ادبی یا نمایشی که خنده و تفریح هدف آن باشد، یا مسائل تلخ و جدی را در لفاف خنده و شوخی ارائه دهد، نمایش خنده دار، نوشته خنده دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
خود خواسته
فرهنگ واژه فارسی سره
بی نیازی، غنا، الوهیت، ربانیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
Comedy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
Intentional
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comédie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
intentionnel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
intencional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
commedia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
intenzionale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comedia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
intencional
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
комедія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comédia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
celowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
комедия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
навмисний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
komedia
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
Komödie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
absichtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
преднамеренный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
opzettelijk
دیکشنری فارسی به هلندی