- صمدجو (تَ)
جویندۀ صمد. جویندۀ خدا. خداپرست. خداطلب:
احدگویان صمدجویان همه زیر زمین رفتند
تو مهرویان مهوش را در این خاک گران بینی.
خاقانی
احدگویان صمدجویان همه زیر زمین رفتند
تو مهرویان مهوش را در این خاک گران بینی.
خاقانی
