بحیره، لانهم کانوا لایحلبونها الا للضیف فیجتمع اللبن فی ضرعها. (اقرب الموارد). و آن ماده شتر یا گوسفند است که در جاهلیت هرگاه ده بطن میزاد گوش او را شکافته، سر میدادند تا برود و بچرد هرجا که خواهد، و نمی دوشیدند او را مگر برای مهمان پس جمع می شد شیر در پستان وی گویا بازداشته شده است: یقال شاه صربی، یعنی گوسفند که شیر در پستان جمع شده باشد. (منتهی الارب)
بَحیرَه، لانهم کانوا لایحلبونها الا للضیف فیجتمع اللبن فی ضرعها. (اقرب الموارد). و آن ماده شتر یا گوسفند است که در جاهلیت هرگاه ده بطن میزاد گوش او را شکافته، سر میدادند تا برود و بچرد هرجا که خواهد، و نمی دوشیدند او را مگر برای مهمان پس جمع می شد شیر در پستان وی گویا بازداشته شده است: یقال شاه صربی، یعنی گوسفند که شیر در پستان جمع شده باشد. (منتهی الارب)
گیاه نیکو و برگزیده. (منتهی الارب، چیزی است بمقدار سر گربه و در آن چیزی مانند دوشاب میباشد آن را میکنند و می خورند. (منتهی الارب) (آنندراج). چیزی است بمقدار سر گربه که در آن مایعی است مانند دوشاب آن را مکیده میخورند. (ناظم الاطباء). ج، صرب، شیر ترش. (مهذب الاسماء) رجوع به صربه شود
گیاه نیکو و برگزیده. (منتهی الارب، چیزی است بمقدار سر گربه و در آن چیزی مانند دوشاب میباشد آن را میکنند و می خورند. (منتهی الارب) (آنندراج). چیزی است بمقدار سر گربه که در آن مایعی است مانند دوشاب آن را مکیده میخورند. (ناظم الاطباء). ج، صَرَب، شیر ترش. (مهذب الاسماء) رجوع به صربه شود
قبائل صرب، سامی گوید: نام قومی است از اقوام اسلاوهای جنوبی و دو شعبه دیگر مسمی بکرواتها و اسلاوها، در گوشۀ شمال غربی ازشبه جزیره بالکان و نقاط نزدیک به آن از اتریش و مجارستان و بالاخره در ساحل شمال شرقی از دریای آدریاتیک و حوزۀ صاوه سکونت گزیده اند و فعلاً (در آغاز قرن بیستم) کشورهای صرب، بوسنه، هرسنگ، قره طاغ، دالماسیه، کرواسی و اسلاونیه محل سکونت صربها می باشد. عده نفوسشان قریب به 8 میلیون است، وطن اصلی صربها در شمال سلسلۀ جبال کارپات در گالیسیا بود و در قرن 7 میلادی بسوی جنوب غربی مهاجرت کرده، از دانوب گذشتند و به اراضی فعلی شان که مسکن دو قوم ایلیری و کلت بود درآمده و با آنها درآمیختند، پس زبانشان بر زبان آنان فائق آمد و چندین گروه هم در طرفین بالکان نفوذ کردندو با تاتارهای محلی و با آنان که از جهات ولگا به این نواحی آمده بودند آمیزش یافتند و در نتیجه قوم بلغار حالیه بوجود آمد. بدین وجه، بلغارها از نژاد تاتار و صرب، و صربها، از امتزاج واختلاط اصل صرب با افراد کلت و ایلیری پدید آمده اند صربها مخصوصاً آنانکه در بوسنی و هرسک و قره طاغ و دالماسیه سکونت دارند و با ایلیریها یعنی آرناؤدهای قدیم اختلاط و آمیزش پیدا کرده اند مانند سایر اسلاوها افرادی کوتاه قد نیستند بالعکس بلندقامت و تناور و دارای حرکات پهلوانی و قهرمانی میباشند. ادبیات زبان صرب تازه است. ارتودوکس ها زبان خود را به الفبای روسی و پیروان کاتولیک بحروف لاتن مینویسند. بیش از نیم میلیون مسلمان هم در بین صربها هست که در بوسنه و هرسک سکونت دارند و اینان هم میخواهند زبان خود را با الفبای عربی بنویسند. (قاموس الاعلام ترکی). فعلا نیز جامعۀ مسلمانان صرب و یوگسلاوی مجله ای بزبان های صربی و ترکی و عربی صادر می کنند. ادبیات فارسی نیز در صربستان در عهد ترکان عثمانی مدتها ترویج میشد و برخی نسخه های مخطوط از کتب فارسی که در صربستان نوشته شده هنوز در کتابخانه ها دیده می شود. برای نمونه رجوع به الذریعه ج 8 ص 167 شود
قبائل صرب، سامی گوید: نام قومی است از اقوام اسلاوهای جنوبی و دو شعبه دیگر مسمی بکرواتها و اسلاوها، در گوشۀ شمال غربی ازشبه جزیره بالکان و نقاط نزدیک به آن از اتریش و مجارستان و بالاخره در ساحل شمال شرقی از دریای آدریاتیک و حوزۀ صاوه سکونت گزیده اند و فعلاً (در آغاز قرن بیستم) کشورهای صرب، بوسنه، هرسنگ، قره طاغ، دالماسیه، کرواسی و اسلاونیه محل سکونت صربها می باشد. عده نفوسشان قریب به 8 میلیون است، وطن اصلی صربها در شمال سلسلۀ جبال کارپات در گالیسیا بود و در قرن 7 میلادی بسوی جنوب غربی مهاجرت کرده، از دانوب گذشتند و به اراضی فعلی شان که مسکن دو قوم ایلیری و کلت بود درآمده و با آنها درآمیختند، پس زبانشان بر زبان آنان فائق آمد و چندین گروه هم در طرفین بالکان نفوذ کردندو با تاتارهای محلی و با آنان که از جهات ولگا به این نواحی آمده بودند آمیزش یافتند و در نتیجه قوم بلغار حالیه بوجود آمد. بدین وجه، بلغارها از نژاد تاتار و صرب، و صربها، از امتزاج واختلاط اصل صرب با افراد کلت و ایلیری پدید آمده اند صربها مخصوصاً آنانکه در بوسنی و هرسک و قره طاغ و دالماسیه سکونت دارند و با ایلیریها یعنی آرناؤدهای قدیم اختلاط و آمیزش پیدا کرده اند مانند سایر اسلاوها افرادی کوتاه قد نیستند بالعکس بلندقامت و تناور و دارای حرکات پهلوانی و قهرمانی میباشند. ادبیات زبان صرب تازه است. ارتودوکس ها زبان خود را به الفبای روسی و پیروان کاتولیک بحروف لاتن مینویسند. بیش از نیم میلیون مسلمان هم در بین صربها هست که در بوسنه و هرسک سکونت دارند و اینان هم میخواهند زبان خود را با الفبای عربی بنویسند. (قاموس الاعلام ترکی). فعلا نیز جامعۀ مسلمانان صرب و یوگسلاوی مجله ای بزبان های صربی و ترکی و عربی صادر می کنند. ادبیات فارسی نیز در صربستان در عهد ترکان عثمانی مدتها ترویج میشد و برخی نسخه های مخطوط از کتب فارسی که در صربستان نوشته شده هنوز در کتابخانه ها دیده می شود. برای نمونه رجوع به الذریعه ج 8 ص 167 شود