جدول جو
جدول جو

معنی صربی

صربی
(صَ با)
بحیره، لانهم کانوا لایحلبونها الا للضیف فیجتمع اللبن فی ضرعها. (اقرب الموارد). و آن ماده شتر یا گوسفند است که در جاهلیت هرگاه ده بطن میزاد گوش او را شکافته، سر میدادند تا برود و بچرد هرجا که خواهد، و نمی دوشیدند او را مگر برای مهمان پس جمع می شد شیر در پستان وی گویا بازداشته شده است: یقال شاه صربی، یعنی گوسفند که شیر در پستان جمع شده باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا