بالیدن و دراز شدن خرمابن. (منتهی الارب) ، به انتها رسیدن بالیدگی عنقود و برآمدن از غلاف خود و دراز شدن با نازکی، ندا دادن به کسی، ترسیدن. بیمناک شدن، هلاک گشتن. (منتهی الارب)
بالیدن و دراز شدن خرمابن. (منتهی الارب) ، به انتها رسیدن بالیدگی عنقود و برآمدن از غلاف خود و دراز شدن با نازکی، ندا دادن به کسی، ترسیدن. بیمناک شدن، هلاک گشتن. (منتهی الارب)
نام وزن مخصوصی است. سنگ صد درم: مرد بقال در ترازوی خویش سنگ صدگان نهاد از کم و بیش. سنائی. در ترازو ندید صدگان سنگ گشت دلتنگ از آن و کرد آهنگ. سنائی. و رجوع به صد درم شود
نام وزن مخصوصی است. سنگ صد درم: مرد بقال در ترازوی خویش سنگ صدگان نهاد از کم و بیش. سنائی. در ترازو ندید صدگان سنگ گشت دلتنگ از آن و کرد آهنگ. سنائی. و رجوع به صد درم شود