- صداق
- کابین زن، مهریه، شیر بها
معنی صداق - جستجوی لغت در جدول جو
- صداق
- مهر، پول یا چیز دیگر که هنگام عقد نکاح بر ذمۀ مرد مقرر می شود، کابین
- صداق ((صَ))
- کابین، مهرزن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رو راستی، راستگویی، راستی
ارتی راستی، دوستی یکرنگی
دوستی، وفا و جفا، درستی
دوستی به ویژه دوستی از روی راستی و درستی
Forthrightness, Openheartedness, Sincerity, Straightforwardness
откровенность , искренность , прямота
Offenheit, Aufrichtigkeit, Geradlinigkeit
прямота , щирість , прямолінійність
szczerość, prostota
franqueza, sinceridade
franchezza, sincerità
franqueza, sinceridad
franchise, sincérité
openhartigheid, oprechtheid, eerlijkheid
ईमानदारी , सच्चाई
keterusterangan, ketulusan
صراحةٌ , صداقةٌ , إخلاصٌ
솔직함 , 진심 , 성실 , 솔직함
יושר , כֵּנוּת
直率 , 真诚
率直 , 誠実さ , 率直さ
açık sözlülük, samimiyet, dürüstlük
uaminifu, ukweli, unyofu wa moyo
ความตรงไปตรงมา , ความจริงใจ , ความจริงใจ , ความตรงไปตรงมา
সৎতা , আন্তরিকতা , সরলতা
صداقت , اخلاص , اخلاص , صاف گوئی
کابین دادان، صداق معلوم کردن، درست کردن کسی
کسی یا چیزی که شاهد صدق و راست گفتن شخص باشد، گواه، گواهی، دلیل راستی سخن
آلت صدقه چیزی، شاهد، گواه