- صحبت
- گفتگو، گفتمان
معنی صحبت - جستجوی لغت در جدول جو
- صحبت
- رفاقت، نشت و برخاست، مجالست
- صحبت
- گفتگو، مشغول شدن و پرداختن به چیزی، آمیزش جنسی، جماع، یار و همدم شدن، یاری و همدمی، معاشرت
صحبت کردن (داشتن): گفتگو کردن، همنشینی کردن
- صحبت ((صُ بَ))
- همدمی کردن، یاری، همراهی، همخوابی، در فارسی به معنای، سخن گفتن، گفتگو، به میان آمدن موضوعی مطرح شدن و درباره آن حرف زدن، کسی گل کردن گرم و صمیمانه شدن صحبت، با هم زیاد حرف زدن
- صحبت
- Talk
- صحبت
- разговор
- صحبت
- Gespräch
- صحبت
- розмова
- صحبت
- rozmowa
- صحبت
- conversa
- صحبت
- conversazione
- صحبت
- charla
- صحبت
- conversation
- صحبت
- gesprek
- صحبت
- बातचीत
- صحبت
- percakapan
- صحبت
- كلامٌ
- صحبت
- שִׂיחָה
- صحبت
- konuşma
- صحبت
- mazungumzo
- صحبت
- การพูดคุย
- صحبت
- بات چیت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صحبت درفارسی پور ساکی هم سخنی گفت و گو گپ (واژه نامه مازندرانی)، همدمی دوستی، هم بستری گای نوازش آمیزش
