هم صحبت. همنشین: عمریست که ما صحبتی غم شده ایم سرمایۀ رشک اهل عالم شده ایم باقر! من و غم جدا نگردیم ز هم افیونی آشنائی هم شده ایم. باقرکاشی (از آنندراج)
همدمی کردن، یاری، همراهی، همخوابی، در فارسی به معنای، سخن گفتن، گفتگو، به میان آمدن موضوعی مطرح شدن و درباره آن حرف زدن، کسی گل کردن گرم و صمیمانه شدن صحبت، با هم زیاد حرف زدن