جدول جو
جدول جو

معنی صبحدمان - جستجوی لغت در جدول جو

صبحدمان
بوقت صبحدم بهنگام صبح
تصویری از صبحدمان
تصویر صبحدمان
فرهنگ لغت هوشیار
صبحدمان
در هنگام صبح
تصویری از صبحدمان
تصویر صبحدمان
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صبحدم
تصویر صبحدم
هنگام صبح، در هنگام صبح، بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحگاه، بام، برای مثال می صبوح و شکر خواب صبحدم تا چند / به عذر نیمه شبی کوش و گریۀ سحری (حافظ - ۹۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبحدم
تصویر صبحدم
هنگام صبح سپیده دم بامدادان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبحان
تصویر صبحان
پگه نوش، زیبا روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبحدم
تصویر صبحدم
((~. دَ))
هنگام صبح، سپیده دم
فرهنگ فارسی معین