جدول جو
جدول جو

معنی صباوت - جستجوی لغت در جدول جو

صباوت
کودکی، بچگی
تصویری از صباوت
تصویر صباوت
فرهنگ فارسی عمید
صباوت
(صِ وَ)
طفولیت. بچگی. کودکی
لغت نامه دهخدا
صباوت
طفولیت، بچگی، کودکی
تصویری از صباوت
تصویر صباوت
فرهنگ لغت هوشیار
صباوت
((صَ وَ))
کودکی
تصویری از صباوت
تصویر صباوت
فرهنگ فارسی معین
صباوت
طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی
متضاد: کهولت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صباحت
تصویر صباحت
(دخترانه)
زیبایی، جمال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صفاوت
تصویر صفاوت
پاک و بی ریا بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبوت
تصویر صبوت
نادانی، جوانی، کودکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غباوت
تصویر غباوت
کودنی، کم هوشی، کم عقلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صباحت
تصویر صباحت
خوب رو شدن، صاحب جمال شدن، خوب رویی، زیبایی، خوشگلی، جمال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صباغت
تصویر صباغت
حرفۀ صباغ، رنگرزی
فرهنگ فارسی عمید
(لَ مِ صَ وَ)
سن طفولیت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لِ بَ)
شهری است در یهودا (یوشع 15:32) که احتمال کلی میرود همان بیت لباوت باشد یا بیت برئی که همان البیره جدید است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(صُ وَ)
فعاله است از صفو. ضد کدر. (معجم البلدان) :
دل تو با صفاوت عقل است
تن تو در لطافت جانست.
مسعودسعد.
مستمعی گفت هان صفاوت بغداد
چند صفت پرسی از صفای صفاهان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(کُ)
کندذهنی. (غیاث) (آنندراج). درنایافتن و ابله شدن. (تاج المصادر زوزنی). گول گردیدن. نه دریافتن از چیزی. گولی. (منتهی الارب). احمقی. سفه. غافلی. عدم فطانت. کندفهمی. نادانی. بلاهت. بلادت: وزیر چون پادشاه را تحریص نماید در کاری که به رفق... تدارک پذیرد برهان حمق و غباوت خویش نموده باشد. (کلیله و دمنه). امیر سیف الدوله دانست که حرکت آن حضرت سبب جهل و غباوت اهل تدبیر و نقصان رشد ناصح و مشیر است. (ترجمه تاریخ یمینی ص 203)
لغت نامه دهخدا
(صَ بَ)
جمع واژۀ صبا. (منتهی الارب). رجوع به صبا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صبوت
تصویر صبوت
نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غباوت
تصویر غباوت
کند ذهنی، غافلی، کند فهمی، نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صباحت
تصویر صباحت
خوبروئی و سفیدی رنگ انسان، زیبائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صباغت
تصویر صباغت
رنگرزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صباووت
تصویر صباووت
زیبایی و سر فرازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفاوت
تصویر صفاوت
صفا صفوت مقابل کدورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جباوت
تصویر جباوت
جمع کردن باج و خراج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صباحت
تصویر صباحت
((صَ حَ))
زیبا شدن، نیکوروی شدن، زیبایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غباوت
تصویر غباوت
((غَ وَ))
کند ذهن شدن، ابله شدن، گولی، احمقی، ابلهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صباغت
تصویر صباغت
((صَ بّ غَ))
رنگرزی
فرهنگ فارسی معین
رنگرزی، رنگ سازی، صباغی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جمال، خوبرویی، خوشگلی، زیبایی، وجاهت، حوری، سپیدرویی
متضاد: زشتی، ملاحت
فرهنگ واژه مترادف متضاد