- صایر (یِ)
در یک نسخۀ خطی از مهذب الاسماء بانکوی معنی شده و در دو نسخۀ خطی دیگر از همین کتاب پای گو ترجمه شده است و حقیقت معلوم نشد
معنی صایر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بصیرت ها، بینش ها، بینایی ها، کنایه از دانایی ها، کنایه از زیرکی ها، کنایه از عقل ها، کنایه از شاهدها، حجت ها، جمع واژۀ بصیرت
(مَ یِ)
لغت نامه دهخدا
مصائر. جمع واژۀ مصیره، عاقبت امور. فرجام کارها: اسرار ضمایر و استار مصایر پیش نظر بصیرت او روشن و پیدا بودی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 279)
آنکه روزه گیرد روزه دار روزه گیر جمع صایمین، یکی از امعا که پس از اثنا عشر قرار دارد و بدان پیوسته است معا صایم
مونث صغیر: حشرات صغیره، گناه خرد مقابل کبیره یا معاصی صغیره. گناهان کوچک صغایر مقابل کبیره کبایر
دانه چین: مرغ، دزد، شباویز نگونسار مرغی است که دو پای خود را به شاخه بندد و خود را سرازیر کند
ستمکار جور کننده ظالم، آنکه از راه حق براه باطل میل کند گشته از راه، گرمی دل از گرسنگی و خشم، کسی که بدون رعایت قوانین موضوعه شیعه قدرت را بدست گیرد یا کسی که از چنین شخصی قبول شغلی کند، جمع جائرون
سر کننده رونده، جاری روان، همه جمیع، باقی چیزی باقی مردم دیگر: شاگردان حروفچین پنج نفر عمله طبع ده نفر سایر هفت نفر، جمع سایرین. توضیح بعضی پندارند که سایر (سائر) در عربی به معنی همه و جمیع است و بمعنی بقیه نیامده. این قول اشتباه است: (السائر الباقی)
جمع بصارت بصیرت، بینایی ها، بینادلی، بینش ها، زیرکی ها، گواه ها جمع بصیرت بیناییها بینادلیها بینشها
