جدول جو
جدول جو

معنی صایبه - جستجوی لغت در جدول جو

صایبه
مونث صایب
تصویری از صایبه
تصویر صایبه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صایب
تصویر صایب
(پسرانه)
صائب، راست و درست، رسا، رساننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صاحبه
تصویر صاحبه
صاحب، مالک، ملازم، معاشر، یار و دوست، هم صحبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نایبه
تصویر نایبه
حادثه، بلا، مصیبت
فرهنگ فارسی عمید
(یِ)
راست. درست:
یکی چشم است کو بیند عجایب
شود ز آن دیدنی رأی تو صایب.
ناصرخسرو (روشنائی نامه).
و در معرفت کارها و شناخت مناظم آن رأی ثاقب و فکرت صایب روزی کرد... (کلیله و دمنه).
- صایب رای، که اندیشۀدرست دارد. که همه افکار او به حقیقت بپیوندد: دستور عدل فرمای صایب رأی را گفت... (سندبادنامه ص 154). وزیر صاحب تدبیر شاه نشان که صایب رأی و مصلحت دان بود پیش پادشاه رفت... (سندبادنامه ص 226). ورجوع به صائب... شود
لغت نامه دهخدا
(یِ حَ)
رجوع به صائحه... شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بازگشتن. (تاج المصادر بیهقی). بازگشت. (آنندراج) (منتهی الارب). بازگشت و بازگشتن. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به اوب شود، طراوت گرفتن چوب. (منتهی الارب) (آنندراج) : ایتدم العود، طراوت گرفت چوب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(یِ بَ)
تأنیث نایب است. رجوع به نایب و نائبه شود، سختی. مصیبت. رجوع به نائبه شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
باد میان صبا و شمال. (منتهی الارب). و رجوع به نکباء شود
لغت نامه دهخدا
(صُ بَ)
خالص و بی آمیغ و برگزیده از هر چیزی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُیْ یا بَ)
برگزیدگان قوم و خلاصۀ ایشان، خالص و بی آمیغ و برگزیدۀ از هر چیزی، مهتر و رئیس قومی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُ لَ بَ)
آبی است از آبهای قشیر. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(یِ بَ)
تخم مرغ. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لِ بَ)
تأنیث صالب
لغت نامه دهخدا
(ءِ بَ)
تأنیث صائب: آراء صائبه
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذایبه
تصویر ذایبه
مونث ذایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صایحه
تصویر صایحه
مونث صایح، گریه و ماتم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صایمه
تصویر صایمه
مونث صایم، جمع صایمات (صائمات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائبه
تصویر صائبه
رسا رسنده مونث صایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحبه
تصویر صاحبه
مونث صاحب: دارنده زن مرد همسر مرد مونث صاحب، جمع صاحبات صواحب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صابیه
تصویر صابیه
باد میانین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایبه
تصویر شایبه
مونث شایب، عیب وصمت، شک گمان، جمع شوایب (شوائب)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع صائب، تیر های بی لغز، رساها رسایان یک درخت سیماهنگ، بد بختی شور بختی، سست خردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صایب
تصویر صایب
درست و راست حق و رسا مقابل خاطی: رای صایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جایبه
تصویر جایبه
خبر رسیده از دور، جمع جوایب. (جوائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایبه
تصویر شایبه
((یِ بَ یا بِ))
عیب، آلودگی، شک، گمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صایب
تصویر صایب
((یِ))
درست و راست
فرهنگ فارسی معین
شک، گمان، آلایش، آلودگی، ریا، عیب، نقص، نقصان
فرهنگ واژه مترادف متضاد