- صارات
نام کوهی است، (معجم البلدان)
معنی صارات - جستجوی لغت در جدول جو
- صارات
جمع واژۀ صاره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مقابل واردات، در علم اقتصاد کالاهایی که از کشوری به کشور دیگر فرستاده می شود، جمع صادره، صادر
(عُ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ عصاره. افشره ها. اجزای مایۀ متخرجه از نبات است خواه از گلها و یا از اوراق و یا از اغصان و یا اصول و لحای آنها باشد که کوبیده فشرده اخذ نمایند، خواه همان قسم مایع استعمال نمایند و خواه خشک سوده. (مخزن الادویه). و رجوع به عصاره شود:
آب است و نبیذ است
عصارات زبیب است
سمیه روسبیذ است.
یزید بن مفرغ (از سبک شناسی بهارج 1 ص 230 و الاغانی)
آب است و نبیذ است
عصارات زبیب است
سمیه روسبیذ است.
یزید بن مفرغ (از سبک شناسی بهارج 1 ص 230 و الاغانی)
جمع صافه، رده بستگان صافات به گونه رمن فرشتگان جمع صافه صف زدگان، فرشتگان صف زده
کروفر داروگیر: بدرود که پیش ملکان در صف محشر دارات نمودی چو علی در صف صفین. (معزی)
جمع تاره، بارها کرت ها (کرت دفعه) جمع تاره دفعات کرات مرتبه ها. توضیح مساوی توضیح بعضی از فرهنگها (تارات) را بمعنی تاراج نوشته اند و بیت ذیل را خاقانی شاهد آورده اند (بر تربت پاکش (تربت علی) از کرامات تاتار همی رود بتارات) ولی محققان (تارات) را بمعنی مذکور یعنی بکرات و مرات دانسته اند
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات
جمع صادره، آن چه از محلی خارج کنند و به جایی دیگر فرستند، کالایی که از کشوری به کشور دیگر ارسال شود
