حرفی است از حروف هجاء، رجوع به ’ص’ شود، بمعنی صید است که بیماریی باشد (شتران را)، روی و مس یا نوعی از آن، (منتهی الارب)، دیگ رویین و سنگین، (دستورالاخوان) (مهذب الاسماء)، رگی است میان دو چشم شتر واو از آن رگ به بیماری صید مبتلا میگردد، (منتهی الارب)، پنج تار است در عود متحد با هم: صاد و زیر و لسان و مثلث و بم، خروس آنگاه که در خاک غلطد و ماده طلبد، (مهذب الاسماء)، بعیرٌ صاد، شتر صادزده، (منتهی الارب)
حرفی است از حروف هجاء، رجوع به ’ص’ شود، بمعنی صید است که بیماریی باشد (شتران را)، روی و مس یا نوعی از آن، (منتهی الارب)، دیگ رویین و سنگین، (دستورالاخوان) (مهذب الاسماء)، رگی است میان دو چشم شتر واو از آن رگ به بیماری صید مبتلا میگردد، (منتهی الارب)، پنج تار است در عود متحد با هم: صاد و زیر و لسان و مثلث و بم، خروس آنگاه که در خاک غلطد و ماده طلبد، (مهذب الاسماء)، بعیرٌ صاد، شتر صادزده، (منتهی الارب)