جدول جو
جدول جو

معنی شیوعی - جستجوی لغت در جدول جو

شیوعی
(شُ)
کمونیست. اشتراکی مذهب. تابع مردم کمونیست. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیوع
تصویر شیوع
فاش شدن، آشکار شدن، ظاهر و هویدا شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیعی
تصویر شیعی
شیعه مذهب
فرهنگ فارسی عمید
(شُ عی یَ)
کمونیسم. کمونیزم. مسلک اشتراکی. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه و نیز شیوعی شود
لغت نامه دهخدا
(عی ی / عی)
پیرو و یاور و مقتدی می باشد. (نقض الفضائح ص 177). آنکه پیروی علی کند وشیعه باشد. (از اقرب الموارد). صاحب مذهب شیعه. دارای مذهب امامیه. از خاصه. از ارباب تشیع. از متشیعه. اهل تشیع. رافضی. روافض (این دو لغت آخرین اسمی است که متعصبین اهل سنت به شیعه دهند). امامی. جعفری. منسوب به شیعه، ولی وقتی مطلق گویند متبادر شیعی جعفری و شیعی دوازده امامی باشد. مقابل سنی. (یادداشت مؤلف) : مردمان قم شیعی اند. (حدود العالم).
تا هست خلاف شیعی و سنی
تا هست وفاق طبعی و دهری.
منوچهری.
، منسوب به گروه شیعه. (از انساب سمعانی) (ناظم الاطباء). منسوب به شیعۀ علی بن ابیطالب. (از غیاث) (از آنندراج) :
گر ناصبیت برد عمر باشی
ور شیعی خواندت علی نامی.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(تَ هََ طْ طُ)
شیع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آشکار شدن. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (غیاث). آشکارا شدن خبر. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (دهار). آشکارا شدن. (ترجمان القرآن جرجانی ص 63). رجوع به شیع شود، مشهور و متداول شدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
فروزینۀ آتش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
اشتهار و شهرت و پراش، هر چیز که همه کس آنرا بدانند و در همه جا فاش باشد. (ناظم الاطباء).
- شیوع به هم رسانیدن، فاش شدن و آشکارا گشتن و پراش شدن. (ناظم الاطباء).
- شیوع خبری، استفاضۀ آن. پراکنده وفاش شدن آن. انتشار آن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شی)
شیبی. سرازیری. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیبی و شیو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیعی
تصویر شیعی
گروهی هوا خواه علی علیه السلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
آشکار شدن خبر، مشهور و متداول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
((شُ))
فاش شدن، رایج شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
گسترش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
انتشارٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
Prevalence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
prévalence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
普及
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
رواج / پھیلاؤ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
প্রসারতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
การแพร่หลาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
maenea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
yaygınlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
распространенность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
Prävalenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
유행
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
prevalensi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
प्रचलन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
prevalentie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
prevalencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
prevalenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
prevalência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
流行
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
występowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
поширеність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شیوع
تصویر شیوع
שְׁכִיחוּת
دیکشنری فارسی به عبری