شرابخانه. (آنندراج). به معنی میخانه است. (از غیاث) : گردش چشم یار را نازم باد او شیر خانه دل ما. جلال اسیر (از آنندراج) محلی که شیر (اسد) را در آن نگاه دارند. (یادداشت مؤلف). باغ وحش
شرابخانه. (آنندراج). به معنی میخانه است. (از غیاث) : گردش چشم یار را نازم باد او شیر خانه دل ما. جلال اسیر (از آنندراج) محلی که شیر (اسد) را در آن نگاه دارند. (یادداشت مؤلف). باغ وحش
نام دیگر بلخ بامی. بلخ. (یادداشت مؤلف) : به فرخ ترین فال گیتی فروز سپه راند از آمل شه نیمروز سوی شیرخانه به شادی و کام که خوانی ورا بلخ بامی به نام به کالف شد از بلخ گاه بهار وز آنجایگه کرد جیحون گذار. اسدی
نام دیگر بلخ بامی. بلخ. (یادداشت مؤلف) : به فرخ ترین فال گیتی فروز سپه راند از آمل شه نیمروز سوی شیرخانه به شادی و کام که خوانی ورا بلخ بامی به نام به کالف شد از بلخ گاه بهار وز آنجایگه کرد جیحون گذار. اسدی
شیرک خانه. شیره کش خانه. (یادداشت مؤلف). محلی که در آن شیرۀ تریاک کشند. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مترادفات کلمه شود، شرابخانه، و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته است. (از آنندراج). میخانه. (فرهنگ فارسی معین)
شیرک خانه. شیره کش خانه. (یادداشت مؤلف). محلی که در آن شیرۀ تریاک کشند. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مترادفات کلمه شود، شرابخانه، و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته است. (از آنندراج). میخانه. (فرهنگ فارسی معین)