جدول جو
جدول جو

معنی شیده - جستجوی لغت در جدول جو

شیده
(دخترانه)
خورشید، درخشان، روشنایی، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی
تصویری از شیده
تصویر شیده
فرهنگ نامهای ایرانی
شیده
محلوج، مندوف، حلاجی شده، واخیده
تصویری از شیده
تصویر شیده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشیده
تصویر کشیده
جلب کرده، منجر، ضربه دست به صورت به منظور تنبیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چشیده
تصویر چشیده
مزه کرده چاشنی شده، تجربه شده آزموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشیده
تصویر چشیده
ویژگی چیزی که مزه شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشیده
تصویر کشیده
سیلی، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی، چک، توگوشی، لت، تپانچه، کاز، سرچنگ، صفعه،
کنایه از دراز، بلند، وزن کرده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشیده
تصویر کشیده
طویل، دراز، ممتد، مدید
فرهنگ لغت هوشیار
مشیده در فارسی مونث مشید: بر افراشته، استوار مونث مشید: قصور مشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشیده
تصویر نشیده
نشیده در فارسی سرود ترانه واحد نشید، جمع نشائد نشیدات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشیده
تصویر چشیده
((چَ یا چِ دِ))
مزه کرده، چاشنی شده، تجربه شده، آزموده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشیده
تصویر کشیده
((کَ دَ یا دِ))
امتداد داده، ممتد، به سوی خود آورده، جذب کرده، مجذوب، تحمل کرده، برده، حمل کرده، حرکت داده، رسم کرده، خط کشیده، نقاشی کرده، سنجیده، نوشیده، برآورده، ریخته در ظرف (غذا
فرهنگ فارسی معین
напряжённый
دیکشنری فارسی به روسی
खिंचा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شیوه
تصویر شیوه
(دخترانه)
روش، قاعده، حالت، وضع
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیدر
تصویر شیدر
(دخترانه)
آنکه چهره ای زیبا و درشان دارد
فرهنگ نامهای ایرانی