- شیاع
- مشایعت و پیروی کردن
معنی شیاع - جستجوی لغت در جدول جو
- شیاع
- مشایعت کردن، همراهی کردن، پیروی کردن
- شیاع
- مشایعت کردن، پیروی کردن، شایع شدن
- شیاع
- نی شبان یا آواز آن
شایعه پراکنی
هیزم ریزه که با آن آتش بیفروزند، آتش گیره، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، هود، آتش افروز، آتش برگ، وقود، پرهازه، حطب، پوک، پده، مرخ، پیفه، وقید، پد، آفروزه، فروزینه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیروان، یاران
شیعه ها، پیروان، جمع واژۀ شیعه
آتش کاو آتش کاو تنور، دهان لغ
جمع شیعه، پیروان
بها گذار میانجی فروشنده سوداگر بایع، بها کننده دلال خرید و فروش
گسترش
دلیر، شیردل
جبران
افزون شدن، فراوان گشتن
ظاهر و فاش و آشکارا، منتشر و معروف
کندر دار از گیاهان درخت کندر درخت بان کاه گل
افراشته دکل بادبان گردن شتر سایبان، زه کمان، چادرشامیانه بادبان کشتی، خیمه شامیانه، سایبان، زه کمان که مادام بر کمان است، گردن شتر، جمع اشرعه شرع
آفتاب، روشنی، نور، پرتو، درخشش
دلیر و پر دل، قویدل
کسی که شمع میسازد و شغل وی ساختن شمع است
آفتاب پرست از گیاهان کافیلو
آشکار شدن خبر، مشهور و متداول شدن
زمین نرم خاک موش، خاک نرم، سوراخ موش
بستن ریسمان
داروی چشم، هر داروی مخروطی و جامد شکلی که برای معالجه در مقعد داخل کنند
بوی سوخته پنبه یا پشم
بد خویی
زمینی که به جهت زراعت با گاو آهن شکافته باشند
مکار و حیله باز، فریب دهنده، حیله گر
پرهیز کردن، کوشیدن، تنگی کمیابی
آمیختن، آمیخته، آب آمیخته
شمع ریز، شمع ساز، شمع فروش
حیله گر، مکار، ریاکار، مزور
جائع ها، گرسنگان، جمع واژۀ جائع
فاش شدن، آشکار شدن، ظاهر و هویدا شدن
نور خورشید، روشنی آفتاب، روشنایی، پرتو، خط روشنی که نزدیک طلوع آفتاب به نظر می آید
شعاع دایره: در ریاضیات خط مستقیم که از مرکز دایره به نقطه ای از خط دایره متصل می شود و نصف قطر است
شعاع دایره: در ریاضیات خط مستقیم که از مرکز دایره به نقطه ای از خط دایره متصل می شود و نصف قطر است