- شیار
- زمینی که به جهت زراعت با گاو آهن شکافته باشند
معنی شیار - جستجوی لغت در جدول جو
- شیار
- خراش و شکاف باریک در روی چیزی، خراش یا شکافی که به وسیلۀ گاوآهن بر روی زمین ایجاد می کنند
شیار کردن: در کشاورزی شخم زدن زمین برای زراعت، شیاریدن
- شیار
- خراش یا شکاف باریک روی چیزی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هوشیار، باهوش، هوشمند، زرنگ
باهوش، هوشمند: (الب ارسلان باسیاست ومهابت بود... هشیاروشجاع ودلاور خسم افکن دشمن شکن)، زرنگ
جنبنده
سامان
تعداد، جمعیت
صنعت
جبران
پیدا، پدیدار صاحب دیر، دیر نشین
پستان آلای آمیزه ای سرگین و خاک که برپستان مالند تابچگان از شیر خوردن باز مانند
لبیشه لباشه ریسمانی بر سر چوبی که با آن دهان ستور بندند تا ناآرامی نکند
درست، تمام، راست، کامل، مهیاو صحیح، و بمعنی موج دریا و موج آب هم هست
آهک افروخته، آتش دل
مس زرد رومی خور داد ماه سیم رومی یکی از ماه های سریانی لاتینی تازی گشته هوا (هوا پارسی است) یکی از ماههای مشهور رومی مطابق ماه سوم بهار
میوه ای سبز و دراز و درشت که آنرا خام می خورند بوته آن دارای ساقه های نرم و سست و برگهای دندانه دار و گلهای زرد و بر سه قسم است خیار بالنگ و چنبر و درختی
بسیار سیر کننده
زیرک باهوش، چالاک چابک، کسی که در دکان نانوایی نان بتنور زند، مردی جست و چابک که با لباس مخصوص پیشاپیش شاهان و امیران رود و یا نامه ای را به سرعت به مقصد رساند پیاده چالاک. باهوش زیرک آب زیر کاه، فرومایه، دشنه کش چاغو کش شترنگباز، منگیا گر منگورز (قمار باز)، جمع شاطر، نوندان نانگیران
پاره آتش که برجهد
قلیایی که از اشنان گرفته میشود و در صابون پزی به کار میرود، نوشادر
نشان و علامت، و بمعنی لباس زیر
تخت روان بیمارکش، دهان بند، داغ برشتر
حساب
قصد کشتن آدمی یا حیواناتی را، صید
ماهی گوشتخوار ماهی کوهاندار، آلاله
ننگ و رسوایی کبک رومی
کارد فروش
آوند تهی، چاه پر آب خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود سنگ گاز ران حجر لوقواغرافس