- شیادی (شَیْ یا)
از لغات مولده. مکاری و چاپلوسی. (ناظم الاطباء). چاپلوسی، عمل و حالت شیاد. حیله گری. مکاری. (فرهنگ فارسی معین). حیله بازی و شید وزرق و سالوسی. (ناظم الاطباء). شارلاتانی. (یادداشت مؤلف) ، ریاکاری. (فرهنگ فارسی معین)
معنی شیادی - جستجوی لغت در جدول جو
- شیادی
حقه بازی، شارلاتان بازی، کلاهبرداری
متضاد: درستکاری
متضاد: درستکاری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده، برای مثال به اندازۀ لشکر او نبودی / گر از خاک و از گل زدندی شیانی (فرخی - ۳۹۳)
فاضل، فضول، و بمعنی بسیاری غلط است، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، چیز اضافی و مخل و بی مصرف یا خارج از حد، گویند: ’پشت دست فلان کس که زخم بود گوشت زیادی آورده است’، (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده)، در تداول عوام فارسی زبانان، فضله:
من زینب زیادیم، دختر ملاهادیم
آمدم از شاه پول استانم، پول چادر چاقچور استانم،
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا)،
،
کثرت و فراوانی و بسیاری و افراط، (ناظم الاطباء)
من زینب زیادیم، دختر ملاهادیم
آمدم از شاه پول استانم، پول چادر چاقچور استانم،
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا)،
،
کثرت و فراوانی و بسیاری و افراط، (ناظم الاطباء)
نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رواج داشته و آن دینار و درم ده هفت بوده
