جدول جو
جدول جو

معنی شگار - جستجوی لغت در جدول جو

شگار
(شُ)
زغال. انگشت. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان)
لغت نامه دهخدا
شگار
(شِ)
هر چیز خوردنی. (ناظم الاطباء). خوردن. (فرهنگ جهانگیری) ، چیزی خوردن. (برهان)
لغت نامه دهخدا
شگار
(شَ)
شغال. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان). تبدیل شغار. (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به شغال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نگار
تصویر نگار
(دخترانه)
خوش قلب، نقش، بت، صنم، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شگال
تصویر شگال
زغال، جسم سخت و سیاه رنگی که از سوختن بافت های گیاهی و حیوانی ایجاد می شود و حاوی مقدار زیادی کربن است، انگشت، آلاس، فحم، زگال، اشبو برای مثال گردد از فرّ شما گوهر الماس جمد / گردد از سهم شما دانۀ یاقوت شگال (ازرقی - لغتنامه - شگال)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نگار
تصویر نگار
نگاشتن، کنایه از بت، کنایه از زیور، رنگین، نقش، تصویر، برای مثال از نقش و نگار در و دیوار شکسته / آثار پدید است صنادید عجم را (عرفی - ۸)
کنایه از معشوق، محبوب، پسوند متصل به واژه به معنای نگارنده مثلاً روزنامه نگار،
پسوند متصل به واژه به معنای نقاش مثلاً چهره نگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیار
تصویر شیار
خراش و شکاف باریک در روی چیزی، خراش یا شکافی که به وسیلۀ گاوآهن بر روی زمین ایجاد می کنند
شیار کردن: در کشاورزی شخم زدن زمین برای زراعت، شیاریدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکار
تصویر شکار
هر حیوانی که آن را با تیر زده یا با دام می گیرند، حیوان صید شده، نخجیر، صید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرار
تصویر شرار
اشرارها، شریران، بدکاران، جمع واژۀ اشرار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شگال
تصویر شگال
شغال، پستانداری گوشت خوار و از خانوادۀ سگ که از پرندگان کوچک و اهلی تغذیه می کند، گال، تورک، توره، اهمر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنار
تصویر شنار
عار، ننگ، زشت ترین عیب
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، مشئوم، پاسبز، منحوس، مشوم، نامبارک، میشوم، نامیمون، خشک پی، بدیمن، مرخشه، سیاه دست، بدشگون، نحس، بداغر، بدقدم، سبز پا، سبز قدم، تخجّم، نافرّخ، شمال برای مثال زان که بی شکری بود شوم و شنار / می برد بی شکر را در قعر نار (مولوی - ۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شگال
تصویر شگال
شکاف و سوراخ عمیق در زمین، گودال، چاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شمار
تصویر شمار
عدد، حساب، نمره، حد و اندازه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شعار
تصویر شعار
ندایی که در جنگ سر می دهند، کنایه از سخنی آرمانی که معمولاً قابل عمل نیست، کنایه از روش، شیوه، علامت گروهی از مردم که بدان یکدیگر را می شناسند، مقابل دثار، لباسی که زیر دثار بر تن می کردند، لباس زیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرار
تصویر شرار
آنچه از آتش به هوا می پرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فگار
تصویر فگار
زخمی، مجروح، آزرده، رنجور، برای مثال که زشت است پیرایه بر شهریار / دل شهری از ناتوانی فگار (سعدی۱ - ۵۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنار
تصویر شنار
ننگ و رسوایی کبک رومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفار
تصویر شفار
کارد فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشگار
تصویر خشگار
نانی که نخاله آرد آن گرفته نشده مقابل میده
فرهنگ لغت هوشیار
زیرک باهوش، چالاک چابک، کسی که در دکان نانوایی نان بتنور زند، مردی جست و چابک که با لباس مخصوص پیشاپیش شاهان و امیران رود و یا نامه ای را به سرعت به مقصد رساند پیاده چالاک. باهوش زیرک آب زیر کاه، فرومایه، دشنه کش چاغو کش شترنگباز، منگیا گر منگورز (قمار باز)، جمع شاطر، نوندان نانگیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرار
تصویر شرار
پاره آتش که برجهد
فرهنگ لغت هوشیار
قلیایی که از اشنان گرفته میشود و در صابون پزی به کار میرود، نوشادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعار
تصویر شعار
نشان و علامت، و بمعنی لباس زیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجار
تصویر شجار
تخت روان بیمارکش، دهان بند، داغ برشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمار
تصویر شمار
حساب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکار
تصویر شکار
قصد کشتن آدمی یا حیواناتی را، صید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیار
تصویر شیار
زمینی که به جهت زراعت با گاو آهن شکافته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهار
تصویر شهار
ماهیانه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوار
تصویر شوار
خوبی، حسن و جمال، فربهی ریاضت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگال
تصویر شگال
گودال، سوراخ عمیق در زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگاه
تصویر شگاه
ترکش تیر دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقار
تصویر شقار
ماهی گوشتخوار ماهی کوهاندار، آلاله
فرهنگ لغت هوشیار
آوند تهی، چاه پر آب خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود سنگ گاز ران حجر لوقواغرافس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمار
تصویر شمار
تعداد، جمعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نگار
تصویر نگار
نقش
فرهنگ واژه فارسی سره