- شکیفت
- عجب و تعجب
معنی شکیفت - جستجوی لغت در جدول جو
- شکیفت
- شکیفتن، آرام و قرار گرفتن، شکیبیدن، صبر کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شکیبائی داشتن، صبر و تاب آوردن
آرام و قرار گرفتن، شکیبیدن، صبر کردن، برای مثال هیچ جانی به صبر ازو نشکیفت / هیچ عقلی به زیرکی نفریفت (سنائی - ۲۸) . مرا پنج روز این پسر دل فریفت / ز مهرش چنانم که نتوان شکیفت (سعدی۱ - ۱۱۱)
هر چیزی که شخص در آن شک کرده باشد
((شَ کّ))
فرهنگ فارسی معین
جمع شکیه، شک کردن های نمازگزار در عدد رکعت ها یا در اجرای جزئی از اجزای نماز و آن را احکامی مخصوص است
تعجب و عجب و شگفت و حیرت، گشودگی
هماورد، روزی گذران
نوبت های زمانی معین برای کار در طول شبانه روز، نوبت (واژه فرهنگستان)