جدول جو
جدول جو

معنی شکشک - جستجوی لغت در جدول جو

شکشک
صدای پا هنگام راه رفتن
تصویری از شکشک
تصویر شکشک
فرهنگ فارسی عمید
شکشک
(شَ شَ)
آواز پای که هنگام راه رفتن برآید. (ناظم الاطباء) (از برهان). به معنی شکاشک است. (فرهنگ جهانگیری). آواز پای. (انجمن آرا) (آنندراج). شرفاک. شلپوی. شکک. رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
شکشک
آواز پای که به هنگام راه رفتن بر آید
تصویری از شکشک
تصویر شکشک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکرک
تصویر شکرک
هر چیز مانند شکر، چیزی که به شکل شکر باشد، آنچه مانند شکر شیرین باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خکشک
تصویر خکشک
کوزۀ سفالی رنگین و منقش، برای مثال با مرغ هفت رنگ همی ماند این خکشک / واندر میانش بادۀ رنگین به بوی مشک (ابوالخطیر منجم - لغتنامه - خکشک)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکلک
تصویر شکلک
تغییر دادن شکل و حالت اعضای صورت برای مسخره کردن یا خنداندن
شکلک درآوردن: ادا درآوردن با اعضای صورت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیشک
تصویر شیشک
گوسفند نر شش ماهه یا یک ساله، برای مثال گرگ اغلب آن گهی گیرا بود / کز رمه شیشک به خود تنها رود (مولوی - ۸۶۷)
نوعی آلت موسیقی، رباب چهارتار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاشک
تصویر شاشک
رباب، چهارتار، در علم زیست شناسی تیهو، پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه
شوشک، شارشک، شاشنگ، شیشو، شیشیک، طیهوج، فرفور، نموسک، نموشک، سرخ بال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوشک
تصویر شوشک
تیهو، پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه
شارشک، شاشنگ، شیشو، شیشیک، شاشک، طیهوج، فرفور، نموسک، نموشک، سرخ بال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شپشک
تصویر شپشک
شپشه، حشرۀ ریز به شکل ذره های قهوه ای رنگ که در شاخه ها و ساقه های درختان وگیاه ها به وجود می آید و از آفت های گیاهی است، حشره ای که در برنج و گندم و آرد تولید می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
کسی که بسیار شک می کند، بسیار شک کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکوک
تصویر شکوک
شک ها، تردیدها، جمع واژۀ شک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکاشک
تصویر شکاشک
صدای پا هنگام راه رفتن
فرهنگ فارسی عمید
(شَ شَ کَ)
سلاح تیز، تیزی سلاح. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شوشک
تصویر شوشک
ربابی که دارای چهار رود باشد چهار تار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیشک
تصویر شیشک
شیشاک و گوسپند یکساله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکلک
تصویر شکلک
اداء، دهن کجی، مسخره کردن ادا و اطوار با لب و لوچه و چشم و ابرو
فرهنگ لغت هوشیار
گمان مقابل یقین، جمع شکوک، تردید کردن در تکلیف شرع مانند تردید در رکعات نماز. یابه شک افتادن (در افتادن)، شک کردن ارتیاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاشک
تصویر شکاشک
آواز پای که به هنگام راه رفتن بر آید
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که بسیار شک و تردید داشته باشد همرده زنجیره گون، خانه های جور، همریخت از پارسی شکدار پر گمان بسیار شک کننده، جمع شکاکین، کسی که منکر حصول علم باشد شکاکیت شکاکین شکاکان
فرهنگ لغت هوشیار
حشره کوچک و سیاه رنگی است بی بال که دارای قطعات دهانی خرد کننده می باشد و جزو راسته نیم بالان است و بر اثر زندگی انگلی بالها را از دست داده است. این حشره به قسمتهای مختلف نباتات خصوصا دانه غلات حمله میکند و مواد غذایی آنها را از بین می برد شپشه سبوسه، حشره کوچکی شبیه به شپش معمولی و ولی قدری از آن کوچکتر و بیشتر به موهای ناحیه زهار و شرمگاه و زیر بغل حمله میکند و پاهایش دارای غلابهای قوی است که به بدن می چسبد و جدا کردنش مشکل است و در موقعی که عده آن در بدن زیاد شود بموهای ابرو و ریش و سینه و سر نیز سرایت می کند شپشه. یا شپشک مرغ. گونه ای شپشک که در زیر پر مرغهای خانگی کبوتر و دیگر پرندگان میزید و به بدن آنها چسبیده از خون آن ها تغذیه می کند. تخمهای این شپشک در انتهای پرهای پرندگان به صورت نواری چسبیده است. شپشک مرغ هیچ وقت بصورت آزاد در مرغداری و لانه پرندگان دیده نمی شود بلکه انتقال آنها از مرغی به مرغ دیگر مستقیم است کنه مرغی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکشکه
تصویر شکشکه
تیغ تیز، تیزی تیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیشک
تصویر شیشک
((شَ))
گوسفند شش ماهه یا یک ساله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیشک
تصویر شیشک
شیشاک، رباب چهار تار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکرک
تصویر شکرک
((ش کَ رَ))
لایه نازک شکر بر روی بعضی از تنقلات شیرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
((شَ کّ))
بسیار شک کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکلک
تصویر شکلک
((ش لَ))
ادا و اطوار با لب و لوچه و چشم و ابرو
شکلک درآوردن: ادا و اطوار درآوردن برای خنداندن و یا مسخره کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
دو دل، پرگمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
Doubting
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
сомневающийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
zweifelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
сумніваючийся
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
wątpiący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
怀疑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
duvidoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی