- شکرکردن
- ثنا گفتن، سپاس نعمت خدایتعالی و جز وی کردن، سپاس گفتن
معنی شکرکردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تردید، ارتیاب، به شک افتادن
سپاس نعمت و احسان کسی را گفتن، ذکر جمیل کسی را گفتن ثنا گفتن
در امری شبهه و تردید پیدا کردن، به شک افتادن
сомневаться
zweifeln
сумніватися
wątpić
duvidar
dubitare
douter
twijfelen
संदेह करना
meragukan
להטיל ספק
şüphelenmek
সন্দেহ করা
شک کرنا
کاستن
اندیشیدن
اکباء
دور کردن کسی را بتدبیر دک کردن کسی را وی را ببهانه ای از مجلس یا محلی بیرون کردن
یاد کردن نام بردن، بیان کردن، تسبیح گفتن تهلیل ذکر گفتن، نام بردن یاد کردن
یادکردن
راندن و اخراج کردن
فرمودن
محو کردن ستردن، کندن، خراشاندن، سایاندن سودن ساییدن، تراشیدن محو کردن، کندن شکل یا نوشته بر فلز و مانند آن حکاکی کردن