جدول جو
جدول جو

معنی شکرکردن - جستجوی لغت در جدول جو

شکرکردن
ثنا گفتن، سپاس نعمت خدایتعالی و جز وی کردن، سپاس گفتن
تصویری از شکرکردن
تصویر شکرکردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
در امری شبهه و تردید پیدا کردن، به شک افتادن
فرهنگ فارسی عمید
(خَ دَ / دِ شُ دَ)
به شک افتادن. تردید کردن. خلاف یقین کردن. ارتیاب. مراء. ممارات. مریه. امتراء. بیقره. (از یادداشت مؤلف) :
هیچ شک می نکنم کآهوی مشکین تتار
شرم دارد ز تو مشکین خط آهوگردن.
سعدی.
هر جای که بگذری بدان خوبی
کس شک نکند که سرو بستانی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(خَ تَ / تِ بَ کَ دَ)
سپاس گفتن. ثنا گفتن. سپاس نعمت خدای تعالی و جز وی کردن. (از یادداشت مؤلف) :
شکر کن شکر خداوند جهان را که بداشت
به تو ارزانی بی سعی کس این ملک قدیم.
ابوحنیفۀ اسکافی (از تاریخ بیهقی).
نماز شام ابوالقاسم به خانه بونصر آمد و وی را و عبدوس را شکر کرد بر آن تیمار که داشتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 370). وی می گریست و مرا شکر میکرد گفتم مرا شکر مکن بلکه خدای عزوجل و امیرالمؤمنین را شکر کن تو به جان نو که بازیافتی. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 185). وزیر نیز سخنان نیکو گفته بود و من نماز دیگر نزدیک وزیر رفتم به درگاه بود شکرش کردم گفت مرا شکرمکن استادت را شکر کن که پیش از مرگ چنین و چنین گفته است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 614). همه قوم بدین اورا شکر کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 629). مردی سخت بخرد و فرمانبردار است و بسیار نواخت یافت از خداوند و ما بندگان را شکر بسیار باید کرد. (تاریخ بیهقی).
شکر کردن به حاجت نخستین اجابت حاجت دومین بود. (از قابوسنامه).
آن خداوند که صد شکر کند قیصر
گر به باب الذهب آردش به دربانی.
ناصرخسرو.
به طاعت بکن شکر احسان او
که این داد نزد خرد عمر بست.
ناصرخسرو.
شکر کن زآنکه شرع و شعرت هست
خرت ار نیست گو شعیر مباش.
سنایی.
در نعمت خدای بگشاید
شکر کن تا خدا بیفزاید.
انوری.
رشتۀ جانم ز غم یکتار ماند
شکر کن کآن تار نگسستی هنوز.
خاقانی.
بد بود مرا حال بدان شکر نکردم
تا لاجرم آن حال که بد بود بتر شد.
خاقانی.
نایافتن کام دلت کام دل توست
پس شکر کن از عشق که کامت نرسانید.
خاقانی.
بد است کار من از فرقت تو وین بدرا
هزار شکر کنم چون بتر نمیگردد.
خاقانی.
هزار شکر کنم فیض و فضل یزدان را
که داد دانش و دین گر نداد دینارم.
خاقانی.
چونکه بویی برد و شکر آن نکرد
کفر نعمت آمد و بینیش خورد.
مولوی.
شکر کن مر شاکران را بنده باش
پیش ایشان مرد شو پاینده باش.
مولوی.
شکایت از تو ندارم که شکر باید کرد
گرفته خانه درویش پادشه به نزول.
سعدی.
گر بخوانی به در خویش و برانی شاید
همچنان شکر کنیمت که عزیز مایی.
سعدی.
تو گر شکر کردی که با دیده ای
وگرنه تو هم چشم پوشیده ای.
(بوستان).
عطاییست هر موی ازو بر تنم
چگونه به هر موی شکری کنم.
(بوستان).
برو شکر یزدان کن ای تنگدست
که دستت عسس تنگ بر هم نبست.
(بوستان).
شکر خدای کن که موفق شدی به خیر.
(گلستان).
شرح احوال تو الحق بوالعجایب دفتریست
بنده یا رب کی تواند کرد این شکر نعم.
حافظ.
روزی اگر غمی رسدت تنگدل مباش
رو شکر کن مباد که از بد بتر شود.
حافظ.
- امثال:
شکر رحمت کن که رحمت در پی است.
؟ (از امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
تردید، ارتیاب، به شک افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
یاد کردن نام بردن، بیان کردن، تسبیح گفتن تهلیل ذکر گفتن، نام بردن یاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دور کردن کسی را بتدبیر دک کردن کسی را وی را ببهانه ای از مجلس یا محلی بیرون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورکردن
تصویر دورکردن
راندن و اخراج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکر کردن
تصویر شکر کردن
سپاس نعمت و احسان کسی را گفتن، ذکر جمیل کسی را گفتن ثنا گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
یادکردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دورکردن
تصویر دورکردن
اکباء
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کسرکردن
تصویر کسرکردن
کاستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
للشّكّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
Doubt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
douter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
wątpić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
সন্দেহ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
сомневаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
zweifeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
شک کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
shaka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
สงสัย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
怀疑
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
şüphelenmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
疑う
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
להטיל ספק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
сумніватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
meragukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
संदेह करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
twijfelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
dudar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
dubitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
duvidar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
의심하다
دیکشنری فارسی به کره ای