جدول جو
جدول جو

معنی شکرکردن - جستجوی لغت در جدول جو

شکرکردن
ثنا گفتن، سپاس نعمت خدایتعالی و جز وی کردن، سپاس گفتن
تصویری از شکرکردن
تصویر شکرکردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
تردید، ارتیاب، به شک افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکر کردن
تصویر شکر کردن
سپاس نعمت و احسان کسی را گفتن، ذکر جمیل کسی را گفتن ثنا گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
در امری شبهه و تردید پیدا کردن، به شک افتادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شک کردن
تصویر شک کردن
Doubt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сомневаться
دیکشنری فارسی به روسی
संदेह करना
دیکشنری فارسی به هندی
সন্দেহ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کسرکردن
تصویر کسرکردن
کاستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دورکردن
تصویر دورکردن
اکباء
فرهنگ واژه فارسی سره
دور کردن کسی را بتدبیر دک کردن کسی را وی را ببهانه ای از مجلس یا محلی بیرون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
یاد کردن نام بردن، بیان کردن، تسبیح گفتن تهلیل ذکر گفتن، نام بردن یاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
یادکردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دورکردن
تصویر دورکردن
راندن و اخراج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امرکردن
تصویر امرکردن
فرمودن
فرهنگ لغت هوشیار
محو کردن ستردن، کندن، خراشاندن، سایاندن سودن ساییدن، تراشیدن محو کردن، کندن شکل یا نوشته بر فلز و مانند آن حکاکی کردن
فرهنگ لغت هوشیار